چکیده:
دین همواره به مثابة یکی از ارکان زندگی انسان، از چشماندازهای گوناگون مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. مطالعۀ دین از منظر جامعهشناختی و انسانشناختی از جمله چشماندازهایی به شمار میآید که در عصر حاضر با اقبال فراوانی روبهرو شده است. در این میان، از یکسو آراء و اندیشههای بزرگان جامعهشناسی کلاسیک مانند آگوست کنت، کارل مارکس، امیل دورکیم و اسپنسر، و از دیگر سو افکار کسانی مانند کلیفورد گیرتز (از انسانشناسان بزرگ روزگار ما) در شکلگیری و بسط جامعهشناسی و انسانشناسی دینی نقشآفرین بوهاند. مقالۀ حاضر با توجه به اهمیت جایگاه امیل دورکیم و کلیفورد گیرتز بر آن است تا اندیشههای دینشناسانۀ آنها را با محوریت قرار دادن رویکردشان نسبت به دین مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. بدین منظور پیش از پرداختن به نکتۀ فوق، به مسائلی نظیر تعریف دین، خاستگاه دین، نقش یا کارکرد دین از منظر آنها اشاره میگردد.
خلاصه ماشینی:
"8 او با حال گریان از خداوند درخواست میکرد که راه تاریک فرزندش را روشن کند و البته به عقیدۀ آگوستین، به عاقبت کار هم خوشبین بود، زیرا پسرش آگوستین را خطاب قرار داده و گفته بود: سوگند به عیسی که پیش از وداع با این دار فانی، تو را یک مؤمن کاتولیک خواهم دید.
در بررسی زمینۀ تغییر دین آگوستین صرفا نباید بر عوامل خارجی تأکید کرد، بلکه پرداختن به زمینههای درونی، از جمله تجارب شخصی وی نیز ضروری است، زیرا گاه این گونه تجربهها انسان را به جستجوی معنای جدید وا میدارد.
اگر این تجربۀ درونی را با عوامل زمینهای بیرونی بالا جمع کنیم، نتیجه روشن است: آگوستین جستجوی خود برای فهم معنای مرگ و یا هر دغدغۀ دیگری را در نهایت متوجه شایعترین امکانات معنایی موجود، یعنی دین مسیحیت نمود.
5 از آنجا که مانویت نتوانست بحران معنای آگوستین را حل کند و او را در زمینة وجود شر قانع سازد، وی خود را پر از «تشویش و نگرانی» میدید، 6 و گاهی به اتفاق برخی دوستان خود، در یافتن طریقی برای رسیدن به حقیقت حیران بود.
3 اگر شنیدن داستان کسانی که تحول یافته و مسیحی شده بودند در رویآوری آگوستین به مسیحیت اثربخش بود و سرعت فرآیند تغییر دینش را افزایش میداد، مسیحی شدن دوستان خود او همچون نبریدیوس 4 و آلیپیوس 5 که با آنها تعامل مستقیمی داشت، جای بحثی نمیگذارد.
آخرین مرحلۀ تغییر دین آگوستین، به نوبۀ خود، از یک سو تأثیرهایی بود که این تغییر بر آگوستین گذارد و از سوی دیگر، تأثیرهایی که آگوستین پس از آن بر محیط مسیحی خود داشت."