خلاصة:
مهم ترین ویژگی انسان، گزینش او از سوی خداوند سبحان برای احراز مقام شامخ خلافت الاهی است. انسان با برخورداری از گوهر عقل، بر موجودات فاقد خرد برتر است، و با بهره مندی از مقام خلافت الاهی، بر همه آفریده ها، حتی موجودات دارای عقل، برتری دارد. انسان بدان جهت به چنین مقام شامخی دست یافته که توانسته است حامل «علم الاسما» باشد. این منزلت والا دارای درجات و مراتب متفاوت است و عالی ترین درجه آن، به انسان های برگزیده اختصاص دارد. آنان پیامبران الاهی و اوصیای آن ها می باشند که مظهر کامل صفات جمال و جلال خداوند بوده و الگوی تمام عیار بشر در سیر تکاملی و الی اللهی او می باشند. وجود انسان کامل و خلیفه راستین خدا در زمین، غایت آفرینش این جهان است. لذا ضروری و تخلف ناپذیر است و مصداق آن، پس از امام حسن عسکری علیه السلام، کسی جز ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نمی باشد. بنابراین، ضرورت خلافت الاهی در زمین، برهانی قاطع بر وجود و امامت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به شمار می رود.
One of the most significant characteristics of human is that he is chosen by the Almighty God to reach the final perfection to be God’s vicegerent. Human beings by taking benefits from the intellect are prior to those created without intellect and with taking benefits from their position as God’s vicegerents are above all created even those with the intellect. The reason for having such a high level position is because the human beings can carry the knowledge of all Names and Attributes of God.
This outstanding degree has different levels and standards and its highest level is dedicated to the chosen human beings. These chosen people are the prophetsp.b.u.t. and their vicegerents who are the manifestations of God’s attributes of Beauty and Glory and are the perfect patterns for people in their way to the Lord.
The final goal for the creation of this universe is the very existence of this perfect human and God’s vicegerent. Therefore، it is necessary and inevitable، its example after Imam Hasan Al-Askaria.s. cannot be anyone except the Imam of the Agea.s.. Hence، the necessity of God’s vicegerency on the earth is the firm proof for the existence and Imamat of the Imam of the Agea.s..
ملخص الجهاز:
انسان و خلافت الاهي از قرآن كريم به روشني به دست ميآيد كه در ميان آفريدههاي خداوند، تنها انسان شايستگي دستيابي به مقام والاي خلافت الاهي را داشته است؛ حتي فرشتگان كه از جنس عالم ملكوتاند و در تسبيح و تقديس خداوند سر از پا نشناخته: « يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ» (انبياء: 20)؛ و در اجراي فرامين الاهي هيچگونه نافرماني از آنها سر نميزند: « بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» (انبياء: 27 ـ 28)؛ شايستگي احراز مقام خلافت الاهي را در عاليترين و شاملترين مرتبه آن نداشتهاند؛ زيرا آنگاه كه خداوند به فرشتگان اعلام كرد كه قصد دارد در زمين خليفهاي قرار دهد: « وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» (بقره: 30)؛ فرشتگان با در نظر گرفتن دو مطلب نسبت به اين تصميم الاهي شگفتزده شدند و از خداوند درباره آن توضيح خواستند: يكي اينكه خليفه كسي است كه از نظر صفات، آثار و افعال آيينه تمامنماي مستخلف عنه باشد؛ و چون مستخلف عنه خداي متعال است؛ پس، خليفه او بايد موجودي باشد كه مظهر و مجلاي اسماي حسناي الاهي باشد، و شر و فسادي در او راه نداشته باشد.