خلاصة:
توسعه و تعمیق روزافزون بیداری عمومی، پدیده ای است که افزون بر ظهور خارجی آن، با نظریه رشد و تکامل بشر در گستره زمان، هم آوایی دارد. حسب تحلیل نویسنده، این بیداری به معنای افزایش فهم و به ستوه آمدگی جهانیان نسبت به ظلم موجود بوده و از این روخود زمینه سازی بزرگ برای ظهور منجی عدل گستر قلمداد است. در آموزه های رضوی رمز و راز این بیداری و به ستوه آمدگی را می توان در دو پدیده شوم 1)تعبید (بردگی و بندگی) و 2) تبعید (ارزش ها و ارزشی ها) دنبال نمود. «تعبید» خود دارای دو بعد فردی و اجتماعی است که در بعد فردی، شیطان و نفس، فرد را به تعبید برده و در بعد اجتماعی، طواغیت و حکومت های خودکامه، جامعه را به تعبید می کشانند. در تبعید نیز دو حیث تبعید ارزشی ها و ارزش ها وجود دارد که اولی به معنای آزار آزادیخواهان عالم و منصفان ظلم ستیز است و دومی به معنای رخت بربستن عدالت به عنوان نماد، عصاره و منشاء ارزش ها و نیکی های دیگر می باشد و این همه موجبات بیداری و قیام عمومی را نسبت به بایسته های ارزشی و هنجاری سبب می شود. به باور نویسنده، این تازیانه دو ظلم تعبید و تبعیداست که پشت بشری را سرخ کرده و به درد آورده و امروز نماد این درد بیدارگر، قیام ها و اعتراضات عمومی در منطقه و فرامنطقه است که خود، فصلی نوین از رونمایی فهم و خرد بشریت و بذری از بیداری است که میوه شیرین آن زمینه سازی نهایی برای ظهور منجی خواهد بود.
Day to day increasing development and deepening of general Awakening is a phenomena which in addition to its external appearance، has adaption to the human growth and evolution theory in the extend of time. Based on the writer’s analysis، this Awakening means the increase in understanding and the people of the world being fed up with present oppression and thus it becomes a great element for paving the ground for awakening. In Razavi thought، the secret of this awakening and frustration can be followed in two evil elements، first the servitude and second the exile of values and moralities. The servitude itself has two individual and social dimensions that in the individual dimension، the Satan and the Self will take the individual toward the servitude and in social dimension، the false god and the dictatorship governments will take the society toward the servitude. The exile of values and moralities has two aspects، first is the harassment of the freedom seekers of the world and just oppression fighters and second is the departure of justice as the symbol، juice and the source of values and other moralities. And all these will cause the Awakening for the necessary values and norms. In the writer’s belief، the slash of these two elements namely the servitude and the exile of values and moralities has fried and hurt the back of humanity. Today the symbol of this hard awakening slash is the revolutions and demonstrations in the area and around. This itself is a new season of unveiling the understanding and wisdom of the humanity and is a seed of Awakening which its sweet fruit will pave the final ground for the Appearance of the Promised.
ملخص الجهاز:
يعني اگر خواست عمومي برون رفت از ظلم و جور موجود و مطالبه وضعيتي مطلوب و بهينه باشد، اين مهم نهايت همگامي و هم آهنگي را با حقيقت «يملا الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا» (ابن بابويه قمي، بيتا: ص163؛ كليني، 1405ق: ج1، ص338؛ ابن قتال نيسابوري، بيتا: ص100 و محمدبن ابراهيم النعماني، بيتا: ص86) رقم خواهد زد؛ بدين معنا که به ستوه آمدگي جهانيان از ظلم موجود، زمينه سازي مهم براي ظهور عدل گستر ميباشد.
امام رضا عليه السلام ميفرمايد: «خداوند متعال بر مخلوقات خود مصلح وارسته را رهبر قرار ميدهد، نه عبد شيطان و هواي نفس را؛ تا در سايه رهبر دادگستر مردم در قلعه حصين توحيد قرار گرفته و به حيات الاهي زنده شده و زندگي نمايند[15]»؛ چرا که توحيد دژ مستحکم آرامش بشري است و بشر براي به دست آوردن آن، به دنبال منجي است و بدان سو قيام ميکند و پيش ميرود.
قبل از تشريح موضوع تبعيد، اجمال آن را در نمودار زير ملاحظه ميفرماييد: 1) تبعيد ارزشي ها سيري اجمالي در روايات امام رضا عليه السلام حکايت از آن دارد که يکي از بايستههاي مهم ديني اهتمام و عنايت به ارزشمداران، نيکان و اخيار و ضرورت به کار گماشتن آنها در مديريت امور جامعه است.
در اين روايت نيز بر عنصر عدالت تصريح و تاکيد ويژه شده و امام رضا عليه السلام بعد از تاکيد بر عدالت گستري حضرت حجت عليه السلام، از عدم ظلم و ستم انسانها نسبت به يکديگر سخن ميراند که اين، شايد بدان مفهوم باشد که به دنبال اقامه عدالت است که کليه ظلمهاي بشري رخت بر ميبندد، يعني معلول و محصول شيرين عدالت، حاکميت ارزشها و اخلاقيات است.