خلاصة:
آیا این موضوع می تواند در عرصة ادبیات مصداق داشته باشد که برخی از شاعران فاضل و کامل, به علت
درخشش تعدادی از شاعران هم عصر خود بنابه شاخصّیت درانوع نگاه و پردازش کلام با بیانی هنجار
گون یا هنجا رگریزی ویژه, در پس پردة ابهام مانده باشند و این مساله زمینة پژوهش را به روی دیگران
بسته باشد؟ البته این مساله شاید صرفا یه درخشش گروهی مربوط نبوده, بلکه دشواری های مربوط به
یافت و خوانش نسخه خطّی, افتادگیها و اختلاف نسخهها نیز د گمنامی دانشمندانی صاحب نام موثر
بوده باشد. ضیاء این خجندی با اینکه به قول ذبیح الله صفا در طرا ز استادان اواخرقرن ششم بود و
کلام استوار وی از مهارت او در شعر حکایت از نامرادی های روزگاره ناشناخته مانده است.
شاعر ی که در قالب های گوناگون ترکیب بند » رباعی و خصوصا قصیده, با استوار ی کلام
طبع آزمایی کرده است وشعرش از محتواهایی چون مدح ,رثاء هجو لغزه عشق ءطبیعت و ... سرشار است
وهمچنین تاریخ جلوس و عزل و مرگ بزرگانی را بیان کرد که در تاریخ ا زآنها نشانی مبهم و ناقص بر
جای مانده این گونه ناشناخنه مانده است؟ نگارندگان در این محتصر بعد از بررسی دقیق دیوان
هفت هزار بینی اوء به اققی روشن از زندگی اجتماعی » علمی و دینی و همچنین نوع نگرشش در سرایش
شعر رسیده اند که تا کنون در عرص ادبیات پوشیده مانده است. در این مقاله مطالبی فشرده و منطفی از
زندگی ۰ تاریخ و داش شاعر بررسی شده است.
ملخص الجهاز:
» (هدایت ، ٨٢٩:١٣٥٣ ) قابل ذکر است که صاحب گلزار جاویدان از ضـیاء الـدین دیگری نام برد که منشأ و مولد او را مشخص نکرد اما ابیاتی که از این شاعر ذکر کـرده اسـت ، مربوط به ضیاء الدین خجندی فارسی است :ضیاءالدین منشاء و مولدش معلوم نیست ولی معاصـر سیف اسفر نگی و سلطان محمد بن تکش خوارزمشاه که اسکندر ثانی و سنجر لقب داشته ، بوده است و این سه بیت از قصیده ای است که در مدح این سلطان به رشتۀ نظم آورده : سـلطان علاءدنیـا سـنجر کـه ذوالجـلال از خلــــق برگزیدشــــوجاه جــــلال داد شــاه عجــم ســکندر ثــانی کــه رای او بــرفتح ملــک تــرک، حشــم را مثــال داد خورشــید را تیــغ تــو از مشــرق صــواب آمـــد پدیـــد و ملـــک خطـــا را زوال داد (همان :٢) ویژگی هایی که ذکر کرده است ، همان کسی است که عطا ملک جوینی در تاریخ جهانگشـا مطرح کرده است و مولد و منشأ او کاملا مشخص است .
او از اینکه کسی او را به آن دیار فـرا نمـیخوانـد اظهـار شـکایت میکند و در جوابی که به مدح شمس الدین ، شاگرد انوری میدهد چنین میگوید: جهـــانم پارســـی خواندســـت و هرگـــز بدان جانب مرا کس مینخواند (همان :١١٥) ٤ـ٣ـ دانش و معلومات شاعر اگر چه ضیاء الدین در ادبیات ما به شاعری معروف است و از او به عنوان یک شخصیت ادبی یاد می شود اما همچنان درزمانۀ خود از دانشوران علمی مطرح بوده است و از کسـانی بـوده ، کـه در مسائل سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و شرعی زمان ، دخالت داشته است .