خلاصة:
چکیده در آیة هفتم آل عمران مراد از اتباع در «یتبعون ماتشابه» پیجویی و جستن متشابهات است، نه پیروی از متشابهات. تأویل در این آیه به معنای بیان مراد و معنای آیة متشابه به کار رفته است. محل وقف در «و الیعلم تأویله اال اهلل والراسخون فی العلم...» «اهلل» نیست و «الراسخون فی العلم» عطف بر «اهلل» است. دالیل عالمة طباطبایی (ره) بر عدل بودن «والراسخون فی العلم یقولون...» برای «واما الذین فی قلوبم زیغ فیتبون ما تشابه منه» پذیرفتنی نیست. برداشت عالمه از کالم امام علی (ع) دربارة راسخان در علم با ظاهر کالم حررت، دالیل عللی و مبنای نظری عالمه در تأویل ناسازگار است. تعریف آغازین عالمه برای محکم و متشابه ملبول، اما تعریف نهایی وی مورد اشکال است.
ملخص الجهاز:
" از آنچه بیان شد، به دست میآید که دیدگاه عالمه دربارة کالم علی (ع) با نظر به مبنای ایشان راجع به «تأویل» دچار تناقض است؛ زیرا در جایی میفرماید: «تأویل در آیة مورد بحث نمیتواند به معنای تفسیر باشد» «تأویل از سنخ مفاهیم و معانی نیست» و در ملابل، برداشت ایشان از سخن علی (ع) این است که مراد از «تأویل» در آیه تفسیر معانی متشابهات است؛ زیرا تعبیر امام (ع) «ما جلوا تفسیره» است، نه «ما جلوا تأویله» ([بیتا] ج9/ 19 و 19).
این مطلب، نه با ظاهر «الغیب المحجوب» سازگار است، نه با دیدگاه خود عالمه (در بحث تأویل)؛ زیرا چنانکه در مباحث پیشین گذشت، تعبیر «غیب محجوب» و قراین و شواهد دیگری که در کالم علی(ع) وجود دارد گویای آن است که 12/ بررسی دیدگاه عالمه طباطبایی در تفسیر آیة هفتم آلعمران ملصود از آن، اموری مانند کنه ذات باری تعالی است که از قلمروی علل و فهم بشر خارج است، اما اموری مانند مفاد آیات متشابه که ادراک و فهم آن برای انسان میسر است، نمیتواند مصداق غیب محجوب باشد.
افزون بر این، موضوع سخن در آن دو آیه، با وجه تسمیة مزبور مناسبتی ندارد؛ لذا در پاسخ به این پرسش که اعتراف راسخان در علم به ناآگاهی در کجا آمده است، میگوییم: اعتراف راسخان در علم به ناآگاهی در اموری مانند کنه ذات باریتعالی، واقعیتی عینی و خارجی است که 22/ بررسی دیدگاه عالمه طباطبایی در تفسیر آیة هفتم آلعمران علی (ع) از آن گزارش داده، اما در آیة تأویل بدان پرداخته نشده است؛ زیرا موضوع سخن در آیة تأویل، محکمات و متشابهات قرآن است."