خلاصة:
سخن گفتن فرایندی ارتباطی است که طی آن پیامی از گوینده به مخاطب منتقل میشود و با توجه به چگونگی مخاطب و نحوهی بیان پیام، گفتگو (= Dialogue) یا تکگویی (= Monologue) نام میگیرد. دیالوگ از لغت یونانی دیالوگوس (= Dialogos) گرفته شده که مرکب از «logos» به معنی کلمه و «dia» به مفهوم «میان و درون» است که ممکن است در برخی مواقع فاقد مخاطب خارجی باشد، به این معنی که شخص ممکن است اندیشههایش را برای خود بیان کند یا برای مخاطبی که هیچگونه پاسخ و عکسالعمل آنی در برابر گفتار وی ندارد. بنابراین همهی دعاها و اشعار غنایی را میتوان به نوعی تکگویی محسوب داشت. بر این اساس، در این مقاله به بررسی گفتگو (دیالوگ) در برخی از داستاهای قرآن کریم، هم از دیدگاه گوینده و مخاطب و هم موضوع پرداخته شده است و از آنجا که هدف اصلی آن، بحث دربارهی گفتگوست، به صورت گذرا به برخی از تکگوئیها در داستانهای مورد بررسی اشاره شده است.
ملخص الجهاز:
"نقش پایگاه اجتماعی در گفتار شخصیتهای داستان از آنجا که گفتگوها معرف شخصیتهای داستان است و اغلب سه ویژگی عمدهی جسمانی، روانی ـ خلقی و اجتماعی را در بر میگیرد (میرصادقی،1380: 464) و نوع سخن گفتن شخصیتهای داستان با ذهنیت ایشان هماهنگی و همخوانی دارد و با موقعیتهای اجتماعی و علاقههای شخصی آنها در تناقض نیست (همان: 471)، لذا در داستانهای قرآنی، خواننده تنها با دو یا چند قهرمان که برای آفرینش یک حکایت در کنار هم قرار گرفته باشند، روبرو نیست، بلکه با نمایندگان اقشار و صاحبان تفکرات گوناگون جامعه مواجه است که هر یک با ادبیات ویژهای سعی در معرفی اندیشه و منش گروه خود دارند؛ به طور مثال، بکارگیری کلمات و عباراتی از قبیل ملکه، عذاب کردن، پیامرسانی، پادشاهی، کشتن و ...
همچنین است کلمات یا عباراتی که از دعوت به یکتاپرستی، دوری از ستمپیشگی و فساد حکایت دارد و به عبارت دیگر، بیانگر ادبیات وحی، ارتباط با عالم ملکوت و غنای معنوی/ دینی پیامبران الهی است و در هیأت یکی از قهرمانان حضور مییابند که در گفتگوی یوسف با زندانیان و هدایت ایشان (یوسف/40ـ39)، دعوت آزر به خداپرستی از سوی ابراهیم (مریم/45ـ42)، داستان رویارویی موسی و فرعون و سخنان موسی در انذار وی (قصص/36) و سخن گفتن موسی با قوم بهانهجوی بنی اسراییل (بقره/54، 67 و 71) به چشم میخورد.
نتیجهگیری براساس آنچه گفته شد و با توجه به داستانهایی که از قرآن مورد بررسی قرار گرفت، میتوان این نتایج را ذکر کرد: 1ـ در داستانهای قرآنی، خواننده تنها با دو یا چند قهرمان که برای آفرینش یک حکایت در کنار هم قرار گرفته، روبرو نیست، بلکه با نمایندگان اقشار و صاحبان تفکرات گوناگون جامعه مواجه است که هر یک با ادبیات ویژهای سعی در معرفی اندیشه و منش گروه خود را دارند."