خلاصة:
مسئله معاد از جنبه های گوناگون مانند امکان، ضرورت وکیفیت آن، مورد پژوهش و بررسی قرار می گیرد وبه روش های مختلف (عقلی، روایی و قرآنی) اثبات می شود. علامه طباطبائی در آثار گسترده خود از زاویه های مختلف و به روش های گوناگون، مسئله معاد را مورد پژوهش قرار داده است. او در تفسیر گران سنگ خود به مناسبت های مختلف به این بحث پرداخته وبا استناد به آیات گوناگون، امکان معاد را مورد بررسی قرار داده است. در مجموع می توان گفت با سه دسته آیات که گویای سه دلیل است، امکان معاد را اثبات کرده اند. دلیل نخست قدرت خداوند است. قدرت گسترده و نامتناهی خداوند و نیز قدرت پروردگار بر خلقت انسان و جهان گویای تحقق جهان آخرت است. دلیل دوم زنده شدن زمین و تجدید نشاط و حیات زمین های مرده در فصل بهار است که گویای تجدید حیات انسان در سرای آخرت است؛ چه اینکه خروج انسان در قیامت از همان اصولی سرچشمه می گیرد که خروج گیا هان و درختان از آنها سرچشمه می گیرد. دلیل سوم نیز نمونه های عینی معاد است. قرآن سلسله نمونه های عینی از احیای مردگان را به گونه محسوس و ملموس مطرح کرده که همه آنها دقیقا مصداق حیات بعد از مرگ هستند.
ملخص الجهاز:
علامه (ره) در تفسیر آیات فوق بیان میکنند کـه آیـات مـذکور گویـای ایـن هـستند که بعث ممکن است و شک و شبهه ای باقی نخواهد ماند؛ چـه ایـن کـه مـشاهده انتقـال خاک مرده به صورت نطفه و سپس به صـورت علقـه و آنگـاه مـضغه و در آخـر انـسان زنده، برای هیچ کس شکی نمیگذارد در این کـه زنـده شـدن مـرده نیـز ممکـن اسـت (طباطبائی ، ١٣٧٢، ج١٤: ٣٧٧؛ زمخشری، ١٣٩٧، ج٣: ١٤٤) نتیجه سخن آن که خدای قادر بر آفرینش نخست انسان قادر بر آفـرینش دوم او نیـز خواهـد بـود و اگـر در ایـن داوری قدرت انسان معیار باشد، طبعا آفرینش دوم آسانتـر از آفـرینش نخـست خواهـد بود.