خلاصة:
موضوع این مقاله ادعاهای قادیانی است؛ از این رو، نخست زمان ظهور ادعاهای قادیانی مطرح می شود. او نخستین بار در سال 1880 و یا 1883 میلادی و آخرین بار در سال 1904 میلادی ادعا کرد و در این زمان ها انواع ادعاها (مجدد بودن، مهدی موعود بودن، مسیح موعود بودن، نبی مرسل بودن و کرشن) را مطرح کرده است. در این ادعاها تناقض گویی های قادیانی رخ می نماید.
قادیانی خود را نبی خوانده و از این رو، به عدم خاتمیت پیامبر اسلام قائل شده است. با وجود این، به علت آن که مسلمانان او را محکوم کردند، دوباره به خاتمیت معتقد شد، اما با مکر و فریب خواست نبوت خود را اثبات کند که بطلان آن ثابت می شود.
قادیانی به مرگ حضرت مسیح معتقد شد تا بین دو ادعای خود (مسیح بودن و مهدی موعود بودن) برای موعود آخرالزمان جمع کند. از اقوالی که در این مقاله مطرح می کند، معلوم می شود بعد از سال 1880 میلادی این دعاوی را مطرح کرده و به ترتیب مجدد قرن، مهدی موعود، مسیح موعود، نبی مرسل، رسول ناقص و کرشن هندوها را در زمان های مختلف ادعا کرده است.
قادیانی برای اثبات دعاوی خود معجزات و کراماتی را نقل می کند که اکثر از امور عادی به شمار می روند و بعضی موارد متحقق شده اند و گاه تحقق نیافته اند.
این مقاله می کوشد به تناقض گویی ها در گفتار قادیانی نیز بپردازد. برای مثال، قادیانی در ابتدا خاتمیت پیامبر اسلام را انکار می کند و بعد از آن که گرفتار اعتراضات مسلمانان می شود، می گوید که من فقط برای تجدید و تایید اسلام آمده ام و اسلام آخرین دین و آخرین پیامبر، پیامبر اسلام است و من برای سرپرستی این اسلام مبعوث شده ام.
The main point of this article is Qadiani’s claims; that’s why، we have set forth the time when his claims were first revealed in the years 1880 and 1883 and last of all they were made known in 1904.
Throughout all these years Qadiani’s claims have been asserted in terms of different pretenses including being a second entity، being the Promised Mahdi، being the Christ، being a chosen prophet and being Krishna ، for all of which his contradictions have become fully clear.
We have discussed all Qadiani’s pretenses to coclude that they were all false. As he suffered from some mental disordesr، he pretended to be a prophet; and as a result he must have denied that Muhammad (MGSBH) was the seal of the prophets.
When Qadiani was encountered with the Muslims’ protests to be found guilty، he changed his mind by saying that Muhammad (MGSBH) had been the last prophet but again he repeated his claim as being a prophet and tried to prove it by resorting to some tricks and deceptions; but they were all refused as being false.
Qadiani also said that the Christ had died so that he could turn out to be both Messiah and the Promised Mahdi، because these two qualities were attributed to Imam Mahdi (PBuH) for the End of Time. We have made known in this article how he has changed his pretenses from being: the prophet on the Mission to be the Messiah، repeater of the century، promised Mahdi، Imperfect Apostle، Krishna of the Hindus and so on.
Qadiani has mentioned some miracles and tokens to be his own، most of which are ordinary actions or practices. Some of such things were realized but some others were not. However، the most distinguished thing is self-contradictions in whatever he has said، which we have brought up for discussion in this article. As an example he first denies the prophet of Islam to be the last one but when he is faced with the Muslims protests، he says that Islam is the last religion and he has been sent on a mission to act as a guardian for the religion of Islam.
ملخص الجهاز:
او نخستین بار در سال 1880 و یا 1883 میلادی و آخرین بار در سال 1904 میلادی ادعا کرد و در این زمانها انواع ادعاها (مجدد بودن، مهدی موعود بودن، مسیح موعود بودن، نبی مرسل بودن و کرشن) را مطرح کرده است.
قادیانی خود را نبی خوانده و از این رو، به عدم خاتمیت پیامبر اسلام( قائل شده است.
از اقوالی که در این مقاله مطرح میکند، معلوم میشود بعد از سال 1880 میلادی این دعاوی را مطرح کرده و به ترتیب مجدد قرن، مهدی موعود، مسیح موعود، نبی مرسل، رسول ناقص و کرشن هندوها را در زمانهای مختلف ادعا کرده است.
6. سلوم سامرائی میگوید: ابتدا قادیانی مدعی شد که مجدد است، سپس ادعای مهدویت کرد، بعد خود را نبی خواند و سرانجام نیز خود را نبی مرسل (نبی غیر مستقل و تابع) خواند و ادعا کرد وحی بر او نازل میشود.
دیدگاه قادیانی نسبت به نبوت و خاتمیت چیست؟ میرزا غلام احمد قادیانی ابتدا اعتقاد داشت که حضرت محمد( آخرین پیامبر آسمانی است و میگفت: مگر نمیدانید که خدای رحیم و صاحب فضل، نبی ما را «خاتمالنبیین» خوانده و پیامبر اسلام6 نیز خود این مطلب را به طور روشن تفسیر کرده و گفته است: «لانبی بعدی».
با این حال قادیانی میگوید: حضرت مسیح( در زمان ظهور حضرت مهدی( به دنیا غلام احمد قادیانی، روحانی خزائن، ج3، ص407.
بر اساس این روایات، مسیح موعود با نام عیسی پسر مریم7 ظهور خواهد کرد، در حالیکه قادیانی، پسر غلام مرتضی است و اسم مادرش، مریم نیست.