خلاصة:
حوزه علمیه کوفه بزرگترین مرکز علمی جهان اسلام در سده های اول و دوم هجری، مسقطالراس بسیاری از فرقه های کلامی ، فقهی و...به شمار می آید .با این حال، باید توجه داشت که محو.ر اصلی این حوزه را علما و اندیشهوران شیعه که بیشتر آنان شاگردان امامان معصوم بودند، تشکیل می دادند بنابراین ، ناکزیر مسئله امامت و به خصوص مهدویت از موضوعات مهم در این حوزه به شما می آید این اهمیت زمانی بیشتر شد که فرقه های متعددی مانند «کیسانیه»«ناووسیه»«فطحیه»و«واقفیه»مدعی مهدی بودن برخی از امامان یا فرزندان ایشان شدند و برای اثبات ادعاهای خود کتاب هایی در زمینه مهدویت و غیبت تالیف کردند. علمای بزررگ شیعه نیز برای اثبات اصل مهدویت و ردّ ادعاهای فرقه های تازه تاسیس شده، تایفات متعددی به جای گذاردند
در این کقاله ، سعی شده تا ضمن بررسی زمیننه های تالیف کتابهای مرتبط با موضوع مهدویت نام اکثر این تالیفات و نویسندگان آنها به ترتیب تاریخ وفات مولفان از پیدایش حوزه کوفه تا آغاز غیبت صغر ا، تنظیم و ارائه گردد.
ملخص الجهاز:
این روند تا زمان شهادت امام باقر( در سال 114قمری ادامه داشت و تنها با ظهور سستی در ارکان حکومت بنیامیه در آغاز قرن دوم و اوایل حکومت بنیعباس که عراق را به جای شام مرکز خود قرار داده بودند، شهر کوفه در عرصه علمی درخشید و تربیتشدگان مکتب امام باقر( و شاگردان امام صادق( آن را به مرکز علمی ممالک اسلامی و بزرگترین حوزه علمیه، تبدیل کردند.
از نظرگاه تاریخ شیعه، حوزه علمیه شیعی کوفه، سه مرحله را پیموده است: مرحله اول که باید آن را مرحله تأسیس نامید، از سال 114 قمری زمان امامت امام صادق( آغاز میشود.
این گروه که بر اساس کتاب رجال شیخ طوسی بیش از پنجاه نفر از شاگردان امام کاظم( را جذب کرده بودند، نهتنها مهدیبودن امام کاظم( را پذیرفتند، بلکه کتابهای متعددی نیز در این زمینه تألیف کردند که احادیث عامی را در مورد ظهور قائم( دربرداشت و امام مهدی( را از نسل امام حسین( یاد میکرد.
با توجه به اینکه مؤلف به سال 220 قمری وفات کرده، میتوان نتیجه گرفت که وی این کتاب را دستکم 35 سال پیش از ولادت حضرت مهدی( نوشته است و چون از اصحاب امام رضا( بوده و علمای رجال نیز او را توثیق کردهاند و وی هیچ نسبتی با فرقههای دیگر نظیر فطحیه، ناووسیه و واقفیه نداشته، میتوان نتیجه گرفت که او این کتاب را در اثبات اصل غیبت قائم( و رد دیدگاه سایر فرقهها تألیف کرده است؛ یعنی به صورت مطابقی بر اثبات غیبت قائم( دلالت داشته و التزاما اقوال سایر فرقهها را که هرکدام یکی از ائمه قبل از امام رضا( را امام غایب معرفی میکردند، رد کرده است.