خلاصة:
بررسی رابطه متقابل میان میزان تولید استحصالی یا ارزش افزوده با مصرف انرژی یکی
از مطالعات کلیدی است که در برنامهریزیهای اقتصادی حائز اهمیت است. در این مقاله
از سه روش برای تجزیه تحلیل و بررسی این رابطه استفاده شده است:در ابتدا این رابطه
با استفاده از آزمون علیت انگل-گرانجری برای دوره 1382-1346 مورد بررسی قرار گرفته
است.سپس با استفاده از تحلیلهای آماری و محاسبه شاخصهای کارایی انرژی و ضریب
انرژی و همچنین شدت مصرف انرژی در طی دوره و طی مقاطع برنامه اول، دوم و سوم
اقتصادی رابطه مصرف انرژی با تولید ناخالص داخلی بررسی و برای محاسبه متوسط شدت
اثرگذاری مصرف انرژی بر تولید ناخالص داخلی(کشش نهادهای)شکل مناسب تابع تولید
تصریح و پس از تخمین، کشش نهادهای انرژی محاسبه شده است.نتایج بهطور خلاصه حاکی
از افزایشی بودن شدت مصرف انرژی طی دروه 1382-1346 است اما روند نزولی ضریب انرژی(و
یا کشش نقطهای انرژی، نسبت رشد مصرف انرژی به رشد تولید ناخالص داخلی برحسب
قیمتهای ثابت)طی سالهای برنامه اول، دوم و سوم اقتصادی نشانگر آنست که از شدت آن
کاسته گردیده است
همچنین رابطه علیت گرانجر برای دوره 1382-1346 نشاندهند رابطه
یکطرفه از تولید ناخالص داخلی به مصرف انرژی است.در مورد ایران نتایج آزمونهای
مختلف در سطح کلان نشان میدهد که انرژی در تابع تولید با سرمایه ترکیب میشود و
حاصل این دو با نیروی کار ترکیب و تولید را شکل میدهند به همین دلیل نیز انرژی
سهمی از سرمایه را به خود اختصاص میدهد و با وارد کردن آند در تابع تولید سهم
سرمایه شکسته شده و بخشی از آن به انرژی اختصاص مییابد. درواقع سهم سرمایه در تابع
تولید ستنی کاب-داگلاس که تولید را تابعی از سرمایه و نیروی کار معرفی میکند در
بردارنده اثرات نهاده انرژی نیز است. همچنین در تابع تولید سرمایه همواره سهم غالب
را در توضیحدهندگی تولید کل اقتصاد به خود اختصاص داده است(حدود 65/0)و با اضافه
کردن نهاده انرژی این سهم براساس آزمونهای مختلف به حدود 45/0 تقلیل و کشش
نهادهای انرژی برای کل اقتصاد طی دوره مورد بررسی حدود 2/0 درصد محاسبه گریده است.
ملخص الجهاز:
"همچنین در تابع تولید سرمایه همواره سهم غالب را در توضیحدهندگی تولید کل اقتصاد به خود اختصاص داده است(حدود 65/0)و با اضافه کردن نهاده انرژی این سهم براساس آزمونهای مختلف به حدود 45/0 تقلیل و کشش نهادهای انرژی برای کل اقتصاد طی دوره مورد بررسی حدود 2/0 درصد محاسبه گریده است.
در ابتدا این رابطه با ساتفاده از آزمون علیت انگل- گرانجر مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با استفاده از تحلیلهای آماری و محاسبه شاخصهای کارایی انرژی و ضریب انرژی و همچنین شدت مصرف انرژی در طی دوره و طی مقاطع برنامه اول، دوم و سوم اقتصادی رابطه مصرف انرژی با تولید بررسی شده است.
تابع تولید اقتصاد کشور در ابتدا با دو نهاده کار و سرمایه برای دوره مورد بررسی تخمین زده شد و شخص شد که اولا کشش نهادهای سرمایه و نیروی کار به ترتیب برابر با 65/0 و 25/0 به دست آمد که سهم غالب نیز با سرمایه است و در ثانی با توجه به نتایج آزمون والد اقتصاد کشور دارای بازده نزولی نسبت به مقیاس است اگرچه در سطح اطمینان 70 درصد فرض ثابت بودن بازدهی نسبت به مقیاس را نیز نمیتوان رد کرد.
معذالک تخمینهای به دست آمده نشان میدهد که کشش نهادهای انرژی برای کل اقتصاد طی دوره مورد بررسی حدود 20/0 بوده است و این نهاده بهطور متوسط حدود یک سوم از سهم سرمایه را در تابع تولید به خود اختصاص میدهد."