خلاصة:
درعصرحاضر، در روشهای پژوهشهای اجتماعی هم مثل سایر عرصهها گذار اتفاق افتاده است. حرکت پژوهشهای اجتماعی از روشهایکمی وسخت به روشهای کیفی ونرم انسانگرایانه و تفسیری اهمیت رویکرد کیفی را درتحقیقات اجتماعی دو چندان کرده است. مطالعۀ موردی نیز، یکی از رایجترین روشهای تحقیق کیفی استکه به بررسی یکهنگارانه از یک واحد اعم ازفرد، سازمان، خانواده، جامعه و... میپردازد. در روش یاد شده، طبق دیدگاه لین پدیدهها داخل متن زندگی واقعی بصورت یکپارچه وعمیق با رویکرد استقرایی و باهدف نظریهسازی بررسی میشوند. با عنایت به اینکه یکی از انتقاد های وارده بر روش مطالعۀ موردی، پایین بودن اعتبار درونی تحقیق است. در مقاله حاضر، محققین در صددند ضمن تشریح مطالعه موردی و انواع آن (ذاتی، ابزاری و اصلی) کاربرد تثلیث را در این روش، به منظور معتبر کردن یافتههای تحقیق مطالعۀ موردی (اعتبار سازهای مطالعۀ موردی) مطرح نمایند. امید آن میرود که استفاده از روش تثلیت در پژوهش کیفی به خصوص در تحلیل موردی در غلبه براین نقصان یاری رساند؛ چراکه کارکرد اساسی تثلیث استفاده از روشهای مختلف به منظور تقلیل تفسیر غلط، بهبود اعتبار درونی و همچنین همگرا ساختن چشماندازهای مختلف است.
In the current era, as other areas of social research methods, transition has occurred. Moving the social research methods from quantitative and strict methods to qualitative, humanistic and interpretive ones have doubled the importance of qualitative social researches. The case study is also one of the most common methods of qualitative research which examines the unique form of a single case such as a person, family, community etc. In this method, according to Leen, phenomena within the context of real life are studied in integrated form through the inductive approach and with the aim of theory building.
As one of the criticisms on case study method is its low internal validity, so this study tries to explain the case study and its different types (intrinsic, instrumental and original), and using the triangulation in case studies in order to validate research findings and case studies (construct validity of case study). As the main function of the triangulation is using the different methods in order to decrease the level of misinterpretation, improve the internal validity and also converge the different perspectives, we hope that using it in qualitative methods, especially in case study helps us to overcome this problem.
ملخص الجهاز:
"Sweden Denzin Linkoln مطالعه موردی همسو با رویکرد تحقیق استقرایی است و در این روش تعمیم نظری بر اساس یک تعداد مشخص از مورد خاص است(اسودن، 1993: 446).
دلیل توجه به کاربرد تثلیث در مطالعه موردی در این امر نهفته است که با استفاده از روش مثلثسازی اعتبار درونی یافتههای محققان موردی چک میگردد.
پلات در نقد گرایش احیا شده این روش نشان داد که مطالعه موردی به مثابه استراتژی پژوهش بیرون از سنتهای روششناختی تحقیقهای کمی و کیفی و به عنوان رویکرد تئوری زمینهای و منطق طرحهای تجربی رشدکرده است.
طبق دیدگاه نامبرده، با وجود کاربرد فراوان مطالعه موردی، روش یاد شده، به طور قالبی به عنوان رویکرد پژوهشی ضعیف- خصوصا در مطالعات اکتشافی که اغلب به نتایج غیرقابل تائید منجر میشود) درک شده است.
مطالعه موردی بدلایلی چون فقدان نظم و انسجام عملی، عدم تعیینپذیری، زمانبری و فقدان اعتبار درونی در لبه تیغ انتقاد قرار گرفت و محققیق با لحاظ چالشهای مطالعه موردی در حوزه اعتبار و پایایی، کاربرد تثلیث در این روش را با تکیه بر نظریهپردازیهای مرسوم برجسته نمود، به این نحو که برای معتبر کردن پژوهش کیفی خصوصا مطالعه موردی توجه به مسائل معرف بودن، تاییدپذیری لازم و ضروری است.
پس روش تثلیث شمشیر دو لبه است که کارکرد مثبت آن بهبود اعتبار درونی تحقیق موردی به خاطر استفاده از روشهای مختلف است و کارکرد منفی آن زمانبر بودن، مشکلات دسترسی به منابع به منظور گردآوری دادهها و احتمال تحلیل و تفسیر غلط، خلاصه خطای پوششی و محتوای ازسوی محقق و پاسخگو است."