خلاصة:
هـدف مقالـة حاضـر، تحلیـل و تطبیـق سـاختار ترامتنـی نمایـشنامه هـای منظـوم «لیلـی و مجنون»، نوشتة پری صابری در ادبیات معاصر فارسی و «مجنون لیلی »، نوشـتة احمـد شـوقی در ادبیات معاصر عربی است . به این منظور، نویسندگان پس از شرح الگوی ترامتنیـت ژرار ژنت به واکاوی آن در هـر یـک از آثـار مـذکور پرداختـه و نـشان مـی دهنـد کـه از میـــان گونــه های این نظریه یعنی «پیرامتنیت ، سرمتنیت ، بیش متنیت ، بینامتنیت و ورامتنیـت »، چهـار نوع اول آن در هر دو نمایـشنامه یافـت مـی شـود. سـپس ، برخـی تفـاوتهـا و شـباهت هـای ترامتنی «لیلی و مجنون» و «مجنـون لیلـی » را برشـمرده و نتیجـه گیـری مـی کننـد، صـابری و شـوقی بـا ذوق و قریحـه هـایی متفـاوت و بـا توجـه بـه شـرایط عـصر و جامعـه و همچنـین ، ایدئولوژی شخصی خویش ، بر اساس یک قصة مشترک (لیلی و مجنون)، نمایشنامه هایی را خلق کردهاند که اختلاف در پیرامتنیت آنها به ژانر نمایش و تفاوت در اصـول نمایـشنامه - نویسی نویسندگان باز می گردد و افزون بر آن، از یکسو تفاوت آشکاری میان پـیش مـتن - های «لیلی ومجنون» و «مجنون لیلی » و از سوی دیگر، تفاوتهای بنیادینی در نوع کـاربرد و جلوههای بینامتنیت و سرمتنیت این متون وجود دارد.
ملخص الجهاز:
"سـپس ، برخـی تفـاوتهـا و شـباهت هـای ترامتنی «لیلی و مجنون» و «مجنـون لیلـی » را برشـمرده و نتیجـه گیـری مـی کننـد، صـابری و شـوقی بـا ذوق و قریحـه هـایی متفـاوت و بـا توجـه بـه شـرایط عـصر و جامعـه و همچنـین ، ایدئولوژی شخصی خویش ، بر اساس یک قصة مشترک (لیلی و مجنون)، نمایشنامه هایی را خلق کردهاند که اختلاف در پیرامتنیت آنها به ژانر نمایش و تفاوت در اصـول نمایـشنامه - نویسی نویسندگان باز می گردد و افزون بر آن، از یکسو تفاوت آشکاری میان پـیش مـتن - های «لیلی ومجنون» و «مجنون لیلی » و از سوی دیگر، تفاوتهای بنیادینی در نوع کـاربرد و جلوههای بینامتنیت و سرمتنیت این متون وجود دارد.
از آنجا که لیلی و مجنون نام دو اسـطورة معروف عشق است ، می توان گفت عنوان مزبور درونمایة اثر را به خوبی باز می نمایانـد و در عین حال، مرکزیت را به مجنون می دهد و به شکل ضمنی تأکید مـی کنـد کـه مجنـونهـای دیگری نیز وجود دارند، مجنونهایی که شوقی در ساختار نمایشنامه به شـکل معنـاداری بـر حضور آنها صحه می گذارد.
٢-٤-١-١- تنوع گفتمان صابری با تلفیق منظومة لیلی و مجنون نظامی با اشعار عاشقانة چند تن از شعرای برجـستة پارسی که به دورهها و سبکهای متفاوت تعلق دارند، می کوشد تمام گفتمانهـا و باورهـای موجود در ادبیات فارسی دربارة مضمون عشق را منعکس کند: ٢-٤-١-١-١- عشق زمینی وحشی بافقی در ادبیـات فارسـی ، بـه عنـوان یکـی از نماینـدگان عـشق زمینـی شناخــته مـــی شود و صابری برای نشان دادن گفتمان عاشقانه ، حدود هفـت مرتبـه از شـعراین شـاعر سبک هندی استفاده می کند: «خوش آن روزی که زنجیر جنون بر پای من باشد/ به هـر جـا (11) پا نهم از بی خودی غوغای من باشد» (صابری، ١٣٨٣: ٢٣)."