خلاصة:
دیدگاهی که میگوید مشاهدات فاعل شناسا، وابسته به شبکة بینشی معرفتی وی، انعطافپذیر بوده و از آموزشها، تربیتها و انتظارات او متأثر است دیرزمانی است که جایگاه ویژهای را در مباحث فلسفة علم به خود اختصاص داده است. در برابر این دیدگاه، اعتقاد به وجود لایهای نفوذناپذیر از مشاهدات مطرح است که از صلبیت و خلوص برخوردار بوده، ساختار تربیتی و معرفتی مشاهدهگر تأثیری در آن ندارد. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا بر اساس نظریات دو تن از فلاسفة علم معاصر، چرچلند و فودور، که بهترتیب از شاخصترین مدافعان دیدگاههای مذکورند، نظریهباری مشاهدات را مورد ارزیابی قرار دهیم و درنهایت، دیدگاهی آشتیجویانه مبتنی بر ادراک تشکیکی ـ لایهای ارائه کنیم؛ دیدگاهی که ضمن قبول صلبیت در مرتبة حس، به ادراکی فربهپذیر و انعطافی پس از حس و پیوستة با آن قائل است و نیازی نمیبیند که اختلاف در گزارشات و قضاوتهای مشاهدتی را با انعطافپذیری حواس فاعل شناسا توجیه کند.
ملخص الجهاز:
در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا بر اساس نظریات دو تن از فلاسفة علم معاصر، چرچلنـد و فودور، که به ترتیب از شاخص ترین مدافعان دیدگاه های مذکورند، نظریه باری مشاهدات را مورد ارزیابی قرار دهیم و درنهایت ، دیدگاهی آشتی جویانه مبتنی بر ادراک تشکیکی ـ لایه ای ارائه کنیم ؛ دیدگاهی که ضمن قبول صلبیت در مرتبة حس ، به ادراکی فربه پذیر و انعطافی پس از حس و پیوستة با آن قائـل اسـت و نیـازی نمـی بینـد کـه اخـتلاف در گزارشات و قضاوت های مشاهدتی را با انعطاف پذیری حواس فاعل شناسا توجیه کند.
از پیامدهای این دیدگاه که آن را «ب » می نامیم لحـاظ کـردن وجـود لایـه ای سـخت از ادراک حسی و از جمله مشاهدات برای دانشمندان است که به شرط سلامت حواس ، بـین تمامی آنان مشترک بوده ، از ذهنیات و باورهای علمی آنـان تـأثیر نمـی پـذیرد، لـذا جهـان مشترک متداومی جهت کشف یا تئوری سـازی آنـان موجـود اسـت و ایـن دانشـمندان بـا مشاهدات خویش لااقل به بخش هایی از واقعیت دسترسی دارند.
در این بخش با پرسش های ذیل مواجه ایم : آیا عواملی که به «احساس خـام » مـا شـکل می دهند، مستقل از هر گونه باور و پیش فرضی عمل می کنند؟ آیـا نظریـة نفوذناپـذیری در مرحلة دریافت داده های حسی و تشکیل منظرة حسی صحیح است ؟ آیا فرایند احسـاس در مواجهة حسی از جهان ، تصاویری از لحاظ تئوری بی طرفانه برای فاعل شناسـا بـه ارمغـان می آورد؟ اگر این مرحله لایة زیرینی و اولیة ادراک حسی قلمـداد شـود، تـا چـه انـدازه از باورها و انتظارات ما متأثر است ؟ چرچلند قائل است که فرایند ادراک اولیة ما با درگیرکردن عناصر و پارامترهای زیـادی عمل می کند.