خلاصة:
بخشایش یکی از مفاهیم اخلاقی است که در فلسفه اخلاق جدید اغلـب بـه عنـوان یک فضیلت طرح می شود. ایـن مفهـوم در اندیشـه اخلاقـی یونـان و روم بـه مثابـه فضیلتی اصلی مطرح نبود و یونانیان آن را در زمره فضایل چهارگانه نمی دانسـتند. بـا ظهور حضرت مسیح و تاکید مسیحیت بر خطاکاری انسان ، این فضیلت قوت گرفـت و در دوره جدید و معاصر به تدریج به عنوان فضیلتی جدی و مهم طرح شـد. برخـی تحت تاثیر تعالیم مسیح و جریان های روان شناسـی بـر بخشـایش نامشـروط تاکیـد داشتند و عده ای معتقد بودنـد بخشـایش نامشـروط پیامـدهای غیراخلاقـی فراوانـی می تواند داشته باشد. لذا از منظر فلسفی و اخلاقـی هشـدارهایی را طـرح می کردنـد. تقابل این جریان ها مباحث مختلفی را پیش کشید که یکی از مهم ترین آنها این بـود که اساسا بخشایش به لحاظ مفهومی چه هست و چگونه سرشـتی دارد. بـدین ترتیب ابعــاد اخلاقــی ، فلســفی ، الاهیــاتی ، روان شــناختی ، مابعــدالطبیعی ، زبان شــناختی ، زیست شناختی ، سیاسی و اجتماعی بخشایش محل توجه قرار گرفت و کاوش در این ابعاد تا حدودی به ایضاح مفهومی آن انجامیـد. ایـن مقالـه انعکـاس بخشـی از ایـن تلاش ها در جهت تبیین ماهیت و چیستی بخشایش است و عمـدتا بـا روش تحلیـل مفهومی و در قالب فقراتی مستقل می کوشد به ایضاح مفهوم بخشایش کمک کند.
ملخص الجهاز:
لذا پرسش این است که آیا ممکن است قربانی درجه یک حق بخشـودن را بـه قربانی درجه دو یا شخص ثالثی که اساسا قربانی نیست واگذار کند؟ پرسش دیگر اینکـه اگـر میزان آسیب به گونه ای باشد که منجر به مرگ قربانی درجه یک شـود در ایـن صـورت اگـر چیزی به نام حق بخشودن وجود داشته باشد این حق به چه کسی منتقل می شود؟ و در تمـام این موارد آیا یک نهاد یا سازمان می تواند جانشین شخص بخشاینده شود؟ برخی بخشایش از سوی شخص ثالث را غیرممکن و غیرمنطقی دانسته اند، اما اگر چنین چیزی را ممکن بدانیم و قربانی درجه یک همچنان در قید حیات باشد آنگاه این پرسش طرح می شود کـه در صـورت بخشایش از سوی شخص ثالث احساسات منفی درون قربـانی درجـه یـک (همچـون خشـم ، کینه ، نفرت و ...
پرسش دیگری که باز هم با همین بحث مرتبط است این اسـت کـه آیـا لازمـه محقـق شدن فعل بخشایش حضور بالفعل طرفین (خاطی و قربانی ) است یا می تواند در غیاب طرفین یـا در غیاب یکی از طرفین هم محقق شود و صرف حضور تخیلی آنها کافی باشد؟ باید توجه داشت که خود فعل هیچ گاه خیالی نیست .
بـه نحـو دیگری نیز می توان این پرسش را طرح کرد و آن اینکه بر فرض آنکه یک طرف بخشایش همواره یک شخص (person) یا همان انسان باشد آیا می توانـد طـرف دیگـر یـک شـی ء (object) یا خدا باشد؟ اگر طرفین تقابل را صـرفا انسـان فـرض کنـیم آنگـاه نمی تـوان از بخشایش الوهی و نیز بخشایش ناظر به طبیعت یا اشیا سخن گفت .