خلاصة:
نوشتار فرارو، تأملی در یکی از آیات مرتبط با حکومت جهانی صالحان است. از اینرو، با تکیه بر واژگان و ترکیبهای نحوی و بلاغی به کار رفته در آیه و نیز بهرهگیری از سیاق آیات، در تلاش است آنچه مورد استناد فریقین قرار گرفته را به محک نقد بیازماید. بدین منظور، به تبیین معنای واژگان پرداخته و پس از ارائه گزارشی کوتاه از دیدگاههای مفسران فریقین، به نقد و بررسی دیدگاهها و دلایل مینشیند. برآیند چنین رویهای اثبات میراثبری تمام زمین توسط بندگان خاص خدا در پایان تاریخ است.
ملخص الجهاز:
"«الذکر» در آیه مورد بحث میتواند اشاره به معهود ذکری باشد؛ زیرا در همین سوره از کتاب موسی( و نیز قرآن کریم به عنوان ذکر یاد شده است؛ همچنانکه ممکن است مراد از آن، همان مباحث ذکر شده در کتاب زبور باشد؛ مباحثی که پیش از وعده وراثت ذکر شدهاند.
در مرحله نخست چنین نتیجه میگیرد که مراد از برکات زمین، هرگونه تسلط بر منافع زمین و بهرهبری از برکات آن است؛ خواه این برکات، اموری دنیوی چون امتعه و زینتهای زمین باشد که در این صورت آیه ناظر به تطهیر زمین از شرک و معصیت و جانشینی موحدان و صالحان خواهد بود، و یا اخروی است که به همان مقامات قرب بهشتی اشاره دارد و با بندگی در دنیا به دست میآید؛ زیرا این نیز خود از برکات زندگانی زمین است، همانطور که آیه شریفۀ (و قالوا الحمد لله الذی صدقنا وعده و أورثنا الأرض نتبوأ من الجنة حیث نشاء( (زمر: 74) نیز بر همین نکته دلالت دارد.
ج) چنانکه بیان خواهد شد، ارض در آیه مطلق است و تمام زمین از آن اراده میشود، حال آنکه در هیچ مقطعی تمام زمین به دست صالحان گشوده نشده بود، 1 وانگهی با توجه به مطابق برخی روایات، حکومت داود و سلیمان( محدود به منطقه جغرافیای بین شامات تا استخر فارس بوده است (صدوق، بیتا: ج1، 248).
پیش از بررسی این دو دیدگاه، تذکر این نکته لازم است که بر فرض تأیید این دو احتمال باز دلیلی بر اراده مقطع زمانی عصر داوود( یا عصر پیامبر( وجود ندارد؛ چهبسا زبور، بشارت فتح ارض مقدسه در آخرالزمان داده باشد و مؤمنان نیز نسبت به فتح مکه و اطراف آن در آخرالزمان و استقرار حکومت صالحه، خرسند شده باشند."