خلاصة:
مقاله حاضر با هدف تحلیل اثرات تماشای کانالهای تلویزیون داخلی (سیمای جمهوری اسلامی ایران) بر سرمایه اجتماعی و ابعاد و مولفههای آن نزد جوانان و برخی متغیرهای رسانهای اثرگذار بر این رابطه مانند میزان مصرف رسانهای، با استفاده از چارچوب نظری حاکم بر نظریه کاشت و نظریه استفاده و رضامندی به نگارش درآمده است. در پژوهش حاضر میزان سرمایه اجتماعی افراد با میزان استفاده آنان از کانالهای تلویزیون داخلی و برخی متغیرهای زمینهای مانند جنسیت، محل سکونت خانواده، طبقه اجتماعی، رشته و مقطع تحصیلی دانشجویان و میزان مصرف رسانهای، الگوی مصرف رسانهای، میزان اعتماد رسانهای، میزان احساس ترغیب به مشارکت اجتماعی از سوی رسانههای جمعی، میزان احساس آگاهیبخشی رسانههای جمعی و نوع مصرف رسانهای براساس ترجیح مصرف تلویزیون یا ماهواره در ارتباط قرار داده شده است. بر اساس نتایج تحقیق افرادی که از نظر الگوی مصرف رسانهای، دارای مصرف کیفی میباشند از سرمایه اجتماعی بالاتری در مقایسه با افرادی که دارای مصرف عامیانه هستند، برخوردار میباشند. پاسخگویان تحقیق از میزان سرمایه اجتماعی ذهنی و انتزاعی بالاتری نسبت به سرمایه اجتماعی عینی برخوردار میباشند. میزان سرمایه اجتماعی بینندگان عادی برنامههای تلویزیون از تماشاگران پرمصرف بیشتر میباشد. در هر دو متغیر سرمایه اجتماعی عینی و ذهنی، مخاطبان عادی از میانگین بالاتری نسبت به مخاطبان پرمصرف برخوردارند. بر اساس ضرایب بتای متغیرهای مستقل مورد بررسی در تحلیل مسیر عوامل رسانهای اثرگذار بر سرمایه اجتماعی متغیرهای میزان اعتماد رسانهای، میزان مصرف رسانهای، نوع مصرف رسانهای، محل سکونت خانواده، جنسیت، میزان احساس آگاهیبخشی رسانهها، میزان احساس ترغیب به مشارکت اجتماعی و سیاسی توسط رسانهها و الگوی مصرف رسانهای به ترتیب بیشترین تا کمترین تاثیر را بر سرمایه اجتماعی دانشجویان دارند.
ملخص الجهاز:
چارچوب نظری با توجه به نظریه های مختلفی که درباره تاثیر رسانه های جمعی و مخصوصا تلویزیون بر روابط اجتماعی افراد مطرح گردیده و ایـن که جامعه ایران از نظر میزان نفوذ و تاثیرگذاری نهادهای مدرن و خصوصا رسانه های جمعی در زندگی اجتماعی جوانان ، نه توانسته است خود را با همه مقتضیات جامعه مدرن هماهنگ سازد و نه در حالتی از پذیرش بیچون و چرای سـنت هـا و الگوهـای رفتـاری گذشتگان نگه دارد و از این لحاظ جامعه ای در حال گذار محسوب میگردد، به این معنی که از یـک سـو هنجارهـای اجتمـاعی و نهادهای اجتماعی سنتی هنوز تاثیرات عمیقی بر ذهنیت هـا و عملکردهـای کنشـگران اجتمـاعی جوانـان داشـته و در بخـش هـایی از رفتارهای اجتماعی آنان شاهد نفوذ شدید سنت ها هستیم و از سویی دیگر افکار، اندیشه ها و نهادهای اجتماعی مدرن از سال ها قبـل در عرصه های مختلف اجتماعی نفوذ و گسترش پیدا کرده و بسیاری از وجوه زندگی اجتماعی، جوانان ایرانی را تحـت تـاثیر خـود قرار داده است ، شکل روابط اجتماعی و عناصر تاثیرگذار بر کیفیت روابط و کنش های اجتمـاعی جوانـان در طیفـی از تاثیرپـذیری بسیار کم از عناصر مدرن ، تا تسلط کامل عناصر و مولفه های جامعه مدرن در نوسان بوده و درجات مختلفـی از نفـوذ مدرنیتـه را در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی جامعه ایران شاهد میباشیم ، در این وضعیت برنامه ریزی و سیاست گذاری اجتماعی و فرهنگی در زمینه های مختلف مستلزم آن است که برای این جامعه ناهمگون در حوزه هـای مختلـف اجتمـاعی، بـه تناسـب وضـعیت خـاص حاکم بر آن ، برنامه هایی جداگانه تهیه و تدوین شود تا ضمن شناسایی بسترهای تغییرات اجتماعی و فرهنگی و عوامل و موانـع آن ، از تداخل برنامه های اجتماعی در عرصه های سنتی و مدرن جلوگیری شده و سیاست هایی متناسب با این عرصه ها اتخاذ و اجرا شود.
(2000) Social Capital and Strong Communities, Australian Institute of Family Studies, Briefing Paper.
J. (2002) : Social Capital: Empirical Meaning and easurement Validity, Research Paper 27, Australian Institute of Family Studies, Melbourne, available at http://www.