خلاصة:
باندهای تبهکار سازمانیافته همواره تهدید امنیت در جوامع انسانی محسوب شدهاند اما امروزه ظهور نسلی جدید از آنها، باعثشده نگرانیهایی جدی درارتباط با تبدیل اینگروهها بهگونهای جدید از شورشیان و بهتبع آن، واهمه از تهدیدی جدی علیه حاکمیت دولتها از جانب ایشان به وجود آید. درواقع، تمایل باندهای تبهکاری نسل جدید به کنترل بخشهایی از سرزمین یکدولت، سازماندهی بالای آنها و توسل گستردة ایشان به خشونت، آنها را چنان به گروهای شورشی مشابه کرده که برخی صاحبنظران، باندهای تبهکاری نسل جدید را گونهای جدید از گروههای مسلح معارض تلقی میکنند و عملیات دولتها علیه ایشان را مخاصمه مسلحانه داخلی اعلام میدانند. اما بررسیهای دقیقتر، نشان میدهد اینگروهها همچنان در زمینه نیات و اهداف، همچنین ساختار و تشکیلات با شورشیان تفاوتهای عمده دارند و درنتیجه باید مفاهیمی جداگانه محسوب شوند.
ملخص الجهاز:
"درنهایت میتوان گفت که با توجه به تعاریف موجود در اسناد بینالمللی از جمله پروتکل دوم الحاقی و همچنین تصمیمات دادگاه یوگسلاوی سابق در ارتباط با تعریف مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی، یکگروه را زمانی میتوان واجد عنوان گروه معارض مسلح در جریان مخاصمات مسلحانه غیربینالمللی محسوب کرد که گروه فوق نخست، نوعی سازماندهی و سلسلهمراتب فرماندهی داشته باشد و بعد بر بخشی از قلمرو یکدولت نیز تسلط پیدا کرده یا در مدت زمانی که بتوان آن را به صورت نسبی علیپور، پیشین، ص.
2 دیدگاه اولیه مبتنی بر مطالعات نخستین صورتگرفته در ارتباط با باندهای تبهکاری، نشاندهنده آن بوده که عمر چنین تشکیلاتی معمولا با افزایش سن اعضا به پایان خواهد رسید و درنتیجه به دلیل کوتاهمدتبودن پدیده مزبور، نمیتوان آن را بهعنوان تهدیدی بلندمدت برای نظم و قانون در نظر گرفت اما ایندیدگاه با پیدایش گونهای جدید از باندهای تبهکار سازمانیافته در دهة هشتاد میلادی به چالش کشیده شد چرا که ظهور اینگونة جدید از باندهای تبهکاری نشاندهنده آن بود که باندهای همچنین اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری نیز به مسأله مخاصمات مسلحانه غیربینالمللی توجه و بندc از ماده 8 این اساسنامه در ارتباط با جنایات جنگی به اینگونه مخاصمات اشاره کرده است.
1 علاوهبراین، طرفداران تلقی باندهای سازمانیافته تبهکار بهعنوان گروههای مسلح معارض و محسوبکردن منازعه بین دولت و چنین باندهایی بهعنوان مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی، مدعی وجود منافع بشردوستانه در چارچوب دیدگاه خود نیز هستند و معتقدند در صورت تلقی چنین وضعیتهایی بهعنوان مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی و اعمال قواعد مرتبط با چنین مخاصماتی در آنها، امکان تعقیب گستردهتر مسببان نقض حقوقبشر در وضعیتهای فوق نزد دادگاههای بینالمللی و همچنین تسهیل بیشتر فرایند تبدیل قواعد حقوق بشردوستانة مرتبط با چنین مخاصماتی به عرفهای بینالمللی بشردوستانه، فراهم خواهد شد."