خلاصة:
به دست آمدن دستواره مفرغی کتیبه دار اورارتوئی طول تالش گیلان طی حفاریهای باستان شناسی سال 1380 توسط محمد رضا خلعتبری و توجه به مهرهای کتیبه دار با خط آشوری نو کشف شده در کاوش تپه مارلیک در سال 41 1340 توسط عزت الله نگهبان و قرائت های ارائه شده از نوشته های روی آنها توسط جرج کامرون و آی. جی گلب و نیز دو مورد یراق اسب کتیبه دار اورارتوئی به دست آمده از املش مربوط به پادشاهان اورارتوئی به نام های منوآ (810 781 ق.م.) و آرگیشتی اول (781 760 ق.م.) موجب گردید که نگارنده با در دست بودن اسناد مکتوب مربوط به قرون نهم و هشتم پ.م. و نقل قول های تاریخی راجع به مهاجرت و استقرار اقوام هند و ایرانی از جمله کاسی ها، کادوسی ها و گیل ها در شمال ایران و نیز شاهک نشین آندو، مانا، زاموا، پارسوا، گیلزان در شمال و شمال غرب ایران که در کتیبه های آشوری و اورارتوئی به آنها اشاره شده که بعد ها با اتحادشان دولت ماد را تشکیل می دهند؛ چنین بیان نمایم که: با توجه به عدم ارائه کمترین اثر مکتوب به خط و زبان بومی مستقل، این اقوام چه قبل از اتحاد و تشکیل حکومت ماد، در حکومت های محلی خود طی قرن های (9 و 8 ق.م.) وچه پس ازاتحاد، علیرغم داشتن هویت هند و ایرانی، باز هم به خط و زبان های آرامی و آشوری کتیبه به دست داده اند. لذا با توجه به اینکه اقوام و شاهک نشینان فوق در مقاطع تاریخی ذکر شده از اقوام هند و ایرانی اند و بنا براظهار نظر زبان وگویش شناسان، گویش های امروزی تاتی، طالشی، گیلکی، مازندرانی و سمنانی با گویش شهمیرزادی بازمانده همان زبان ها و بطور مشخص تر زبان مادی اند. پس نگارنده دراین مقاله چنین اظهار می نماید که: نه مادها تا قبل از تاسیس دولت ماد، و نه اقوام هند و ایرانی قرون نهم و هشتم پ. م. که بعد ها دولت ماد را تشکیل داده اند، دارای خط خاص و مستقلی نبوده وجهت مبادلات وارتباطات خود ناگزیر به استفاده از خط و زبان های دولت های مقتدر زمان خود از جمله آشور و اورارتو بوده اند.