خلاصة:
بررسی کیفیت برخی از ویژگی های فرهنگ ایرانی در ترجمههای گوناگون دیوان حافظ شیرازی به زبان عربی، هدف این جستار است. ذهن ایرانی میان شمع و پروانه، موم و شمع، گل و پروانه، سرو و چمن و ... مناسبتی ظریف برقرار می کند و تلقی خاص هنری از آن ها در ضمیر خود دارد؛ تخلص، کلمات تابع و ردیف شعری از ویژگی های منحصر به فرد زبان فارسی است یا سیمای فراواقعی معشوق در ادبیات فارسی، حضور رند، تعارفات و مبالغه ها در احترام، ارجاعات فرهنگی و تفاوت های آوایی ازجمله مولفه هایی است که فهم و تذوق ترجمه های حافظ را در فرهنگ همسایه، دیریاب می سازد. پژوهش حاضر می کوشد پاره ای از این ویژگی های خاص را در ترجمه های گزیده یا تمام دیوان به عربی، ذکر و تحلیل نماید. مترجمان عرب زبان در برخورد با این پدیده های فرهنگی به شگرد های گوناگونی چون تصریح، حذف و یا تغییر این پدیده ها دست یازیدند؛ اما به هر روی، ناهمخوانی این ویژگی ها به اعتبار فرم یا محتوا در فرهنگ عربی، گواه شخصیت و ادبیات مستقل ایرانیان در جریان پرشور فرهنگ اسلامی است.
The aim of this research is to study some of the Iranian cultural features in different Arabic translations of Hafiz Shirazi. The Iranian minds make a literary relationship between candle and butterfly، beeswax and candle، flower and butterfly، pine and pasture and so on and have a special، aesthetic concept of them as well. Pseudonym، Radif، subordinate words etc. are some of the characteristics of Persian literature. Unreal form of mistress، presence of the term Rend، Tarofāts (complements)، exaggerations in respecting one another، cultural backgrounds and phonetic differences are considered as part of the factors which complicate understanding and taste of Hafiz’s translations in Arabic countries.
The current research examines some linguistic and cultural features in the translations of Hafiz's poems and analyzes them in Arabic language. Arab translators in their encounter with cultural phenomena have translated in different ways using explicitation، omission، and shift. However، the heterogeneity of these characteristics as form or theme in Arab culture refers to Iranians’ independent characteristics and literature during the active Islamic culture.
ملخص الجهاز:
مناسبتی ظریف برقرار میکند و تلقی خاص هنری از آنها در ضمیر خود دارد؛ تخلص، کلمات تابع و ردیف شعری از ویژگیهای منحصر به فرد زبان فارسی است یا سیمای فراواقعی معشوق در ادبیات فارسی، حضور رند، تعارفات و مبالغهها در احترام، ارجاعات فرهنگی و تفاوتهای آوایی ازجمله مؤلفههایی است که فهم و تذوق ترجمههای حافظ را در فرهنگ همسایه، دیریاب میسازد.
ابراهیم امین الشواربی ترجمهای منثور از دیوان حافظ عرضه کرده و تلاش نموده است از بیست و یک غزل حافظ، ترجمة منظوم به عربی بسازد؛ اما دیگر مترجمان همچون محمد الفراتی(50 غزل)، صلاح الصاوی(30 غزل)، محمدمهدی جواهری(40 بیت)، عمر شبلی(95 غزل)، علی عباس زلیخه(110 غزل)، محمد علی شمس الدین (75 غزل) و ویکتور الکک (4 غزل) هر کدام گزینشی به معرفی شاعر یا شعر او روی آوردند.
پیداست مترجمان دیوان حافظ به زبان عربی عموما در ترجمه، روشمند عمل نکردهاند و بیشتر به ترجمة تحت اللفظی میل نشان دادند، حتی مترجمانی ذوقی و تجویزی؛ همچون علی عباس زلیخه و محمد علی شمس الدین نیز عملا نتوانستند، تا پایان کار، پایبند روشی معین در ترجمه باشند.
»(حمیدیان، 1389ش: 651) واکنش مترجمان عرب در مواجهه با آن نیز گوناگون است؛ امین الشواربی در ترجمة تحت اللفظی خود به این ویژگی و ترجمة آن توجه خاص دارد؛ از اینرو، نام حافظ را به درستی در همان جایگاه غزل فارسی میآورد.