خلاصة:
مشروعیت در اصطلاح سیاسی به معنای پذیرش و فرمان برداری آگاهانه و داوطلبانة مردم از نظام سیاسی و قدرت حاکم است. یکی از ابزارهایی که حکومتهای برخاسته از نظام ایلی، برای نیل به مشروعیت از آن بهره میگرفتند، استفاده از اصول و قواعدی بود که در چارچوب نظام قبیله پذیرفته شده بود؛ همچون عمل بر اساس قوانین قبیله ای، تأکید بر مناسبات خاندانی، ایجاد پیوند با قبایل مهم و سرشناس و... . تیموریان 912- 771 هـ. ق. حکومتی با خاستگاه ایلی بودند و تیمور به عنوان بنیان گذار این سلسله برای کسب قدرت از تمام راهکارهایی که نظام زندگی قبیله ای و چادرنشینی در اختیار او میگذاشت، سود میبرد. او با تکیه بر مشروعیت خاندان چنگیز که در بین مردم آسیای میانه- موطن تیمور- بسیار اهمیت داشت، به همراه استفاده از اقتدار و خشونت، ادعای برگزیده شدن از جانب خدا، نگهبانی دین و... پایههای حکومت خود را استوار نمود. این مقاله در صدد است که تکاپوهای مشروعیت ساز تیمور و جانشینان وی بر اساس معیارهایی همچون؛ امتیازات نسبی، بهره گیری از مشروعیت خانهای دست نشاندة چنگیزی، تداوم حکومت مغولان و... را به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای بررسی کند.
ملخص الجهاز:
"ظهور تیمورو قدرت گرفتن وی در ماوراءالنهردر درجۀ نخست ، تحولی داخلی در اولوس جغتای (١) به شمارمی آمد؛ چون تیمور از میان چادرنشینان برخاسته بود، برای کسب و گسترش قدرت خود ابتدامی بایست در نظر ساکنان اولوس که اکثرا زندگی قبیله ای و چادرنشینی داشتند، مشروعیت به دست می آوردو مهم ترین وجه این مسأله کسب مشروعیت در برابرحاکمان مغولی بود؛ چون مردم این مناطق حکومت را تنها شایستۀ خاندان چنگیز می دانستندو مغولان صاحبان اصلی اولوس به شمار می آمدند.
تثبیت قدرت و تأمین مشروعیت تیموریان با استفاده از اصول و سنن قبیله ای تیمور از جوانی شخصی جاه طلب ، ماجراجو، دوراندیش و زیرک بود (ابن عرب شاه ، ٨:١٣٣٩-٦)و برای تحقق هدف های شخصی خود همچون دستیابی به ریاست قبیله اش ، تلاش می کرد.
اتحاد او با امیرحسین - نواده قزغن - علیه خان مغولی و به دست آوردن حمایت امرای قرااوناس در همین راستا بود (یزدی ،١٣٣٦، ج ٤٧:١)اما تیمور فرمانروایی ماوراءالنهر را برای خود میخواست و نمی توانست وجود هیچ رقیبی را تحمل کند؛ بنابراین پس از مدتی به اتحاد خود با امیرحسین هم خاتمه دادو اسباب قتل او را فراهم کرد (فصیحی خوافی،٩٦٢:١٣٣٩).
البته سیورغتمش از خاندان اکتای بود؛ اما حضور خانانی از نسل اکتای در اولوس سابقه داشت و تیمور از این سنت استفاده نمود؛ چون پس از مرگ جغتای حاکمانی از نسل اکتای هم حاکم شده بودند (فیاض ، ١٣٨٨: ٦٨)و خان دست نشانده امیر قزغن هم از نسل اکتای بود (شامی،١٩٥٦، ج ١٧:٢)."