خلاصة:
نابرابری واقعی در دسترسی و استفاده از اطلاعات و فناوریهای ارتباطی بین کشورها (شکاف جهانی دیجیتالی) و بین گروههای داخل کشورها (شکاف داخلی دیجیتالی) حقیقتی است که آمار و اطلاعات فراوانی در تایید آن موجود است. این نابرابری که خود را به صورت شکاف دیجیتالی نشان میدهد در کشورهای کمتر توسعه یافته عمیقتر است. برای مثال در سراسر قاره آفریقا تنها 14 میلیون خط تلفن وجود دارد که خیلی کمتر از تعداد خطوط مانهتن یا توکیو است. از هر دو نفر آمریکایی یک نفر به اینترنت متصل است حال آنکه از هر 250 نفر آفریقایی تنها یک نفر به شبکه متصل است. در بنگلادش برای داشتن یک رایانه هزینه برابر با میانگین 8 سال حقوق یک فرد لازم است. با وجود این تمام کشورها، حتی فقیرترین آنها در صدد افزایش دسترسی به فناوریهای ارتباطات و اطلاعات و استفاده از آن هستند. با این حال کشورهای دارای اطلاعات دسترسی خود را به این فناوریها به اندازهای توسعه دادهاند که افزایش شکاف بین کشورها را به همراه داشته است. روند نابرابری در تمام سطوح استفاده، در دسترس بودن آن، در آموزش، محتوای مرتبط، همکاری و رشد کاملا نمایان است.به نظر میرسد پیش از آن که شکاف دیجیتالی بین کشورهای غنی و فقیر در استفاده از اطلاعات و فناوریهای ارتباطات مطرح باشد در بیشتر موارد شکاف در باورها، عقاید، فرهنگ، سواد، آموزش، درآمد سرانه و نداشتن حداقل امکانات زیربنایی در بین کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته نمود میکند.دستیابی به تمامی اهداف فناوری اطلاعات چالش مهمی محسوب میگردد. سیستمهای اقتصادی موجود در سراسر دنیا برای پاسخ گویی به این چالش به طرق مختلف در حال اتخاذ راهبردهای مناسب با توجه به شرایط حاکم بر جوامع خود میباشد تا از فناوری اطلاعات در توسعه بهرهبری، رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی برای تمامی اعضای جوامع خود استفاده نمایند.در این مقاله بر آنیم تا با استفاده از مفاهیم رفتار سازمانی همانند سن، جنس، تحصیلات، موقعیت جغرافیایی، متوسط درآمد و همچنین بررسی اثر آنها بر شکاف دیجیتالی، بتوانیم امکانپذیری کاهش شکاف موجود را با استفاده از عوامل فوق ذکر مورد سنجش قرار دهیم.
ملخص الجهاز:
برای مثال بین سالهای 1994 و 1996، شاخص دسترسی به فناوری های اطلاعاتی در تمام مناطق جهان جهش قابل توجهی داشته است، اگر چه این جهش در کشورهای توسعه یافته (23%) بسیار سریعتر از کشورهای در حال توسعه (18%) بوده است، ولی در کل، دسترسی به اینترنت تحول عظیمی داشته است.
اکنون در مورد دسترسی به اینترنت نیز مانند موارد مذکور، نابرابریها و عدم تعادل های موجود بین کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، طرف توجه جهانی قرار گرفته اند و به سبب آنکه رشد استفاده از اینترنت در کشورهای توسعه یافته با برخورداری آنها از ضریب های بالای نفوذ تلفنی و امکانات کامپیوتری، به طور بسیار سریع صورت می گیرد و کشورهای کمتر توسعه یافته یا توسعه نیافته از تلفن و کامپیوتر لازم برخوردار نیستند، شکاف ارتباطی و اطلاعاتی مربوط به آن که به «شکافت دیجیتالی» (شکاف عددی، رقمی یا الکترونی) مشهور شده است، وسیع تر و عمیق تر از شکاف های مربوط به وسایل ارتباط جمعی و تلفن است.
یافته های تحقیق: چنانچه اینترنت در آینده به کانون جهانی داد و ستد تبدیل گردد، آنگاه چه سرنوشتی در انتظار میلیون ها نفری خواهد بود که اتصال به اینترنت برای آنان امکان پذیر نیست، دگرگونی یک شبکه اسرار آمیز و نفوذ آن در سیستم ارتباطات جهانی، تبادل اطلاعات و بازارهای تجاری؛ اینترنت را به عنوان سرچشمه و مظهر شکافی عظیم ما بین کشورهای صنعتی و در حال توسعه مطرح ساخته است.