خلاصة:
جناب ابوطالب با توجه به جایگاه ویژة خود در صدر اسلام ، مورد توجه تاریخ نگاران قرار گرفته است . از طرفی عمو، کفیل و پدر خواندة پیامبر است و از طرف دیگر، پدر امیرالمؤمنین ٧ و از سوی دیگر، بزرگ قریش و مکه . حضور در این تقاطع خاص تاریخی سبب شده تا اقدامات و موضع گیریهای جناب ابوطالب در تاریخ مهم و اثرگذار باشد. ادبا هم به تبعیت از تاریخ ، در متون نظم و نjر خود، توجه خاصی به این شخصیت مهم دارند. در مقالۀ حاضر، به نقاط برجسته و اثرگذار زندگی ایشان و بازتاب آن در ادبیات فارسی پرداخته شده است .
ملخص الجهاز:
"نظام استرآبادی در دیوان خود، شرح مبسوطی از این وقایع را به نظم کشیده است که به عنوان نمونه چند بیت از آن آورده شده است : ابوطالب ز فرزند گرامی قدم زد بر بساط شادکامی رسانیدند حرف این قضیه به گوش حضرت صاحب بریه چنین فرمود نقد مخزن علم فروزان آفتاب روزن علم که از روز ازل گشتم مؤید شد از محمود، نام من محمد ز اعلی چون که شد نام حق الحق علی را در ازل کردند مشتق (نظام استرآبادی٧٤٦) حیرتی در فصل هفدهم کتیب معجزات ، به طور مفصل به میلاد امام علی ابن ابیطالب ٧ پرداخته است : علی از صلب بوطالب عیان شد فرو¡ شمع جمع انس و جان شد (حیرتی٣٦٤) ابوطالب برون آمد ز منزل ندا در داد بر گرد منازل که روشن چون سحرگاه است امشب ظهور حجت الله است امشب (حیرتی ٣٦٩) سلیمی تونی در ولادت نامه های متعددی که به مناسبت میلاد امیرالمؤمنین ٧ سروده ، بارها به جناب ابوطالب و نقش او در وقایع اشاره کرده است : روز چارم شد در٥ کعبه چو باز شد درون بوطالب از راه نیاز دید طفلی اوفتاده در سجود با خدای خویش در گفت و شنود (سلیمیتونی ٣٠٥) علی ولید الکعبة نوشته علامه محقق میرزا ١."