خلاصة:
حبس، در اندیشهی دینی عموما یک مجازات اصلی محسوب نمیشود؛ بلکه بهعنوان یکی از مصادیق تعزیر، اقدامی تأمینی و تربیتی است و بیشتر جنبهی اصلاح، بازدارندگی و پیشگیری از وقوع مجدد جرم را دارد. در مواردی نیز که حبس بهعنوان مجازات بهکار گرفته شده، بهعنوان یک ضرورت مطرح بوده است و اساسا با منطق اسلام که سعی در پرورش روحی و روانی افراد جامعه دارد، همخوانی ندارد. کارکردگرایی حبس بهعنوان وسیلهای جهت دور نگه داشتن خطر برخی افراد از جامعه در نظام فقهی اسلام بهخوبی مشاهده میشود. مبنای استفاده از کیفر سالب آزادی، ضرورت حفاظت از جامعه در برابر مجرمین خطرناک و در هنگام وقوع جرم شدید؛ و به تعبیری دیگر مصلحت جامعه میباشد که این مصلحت فلسفه و مبنای مجازات در اسلام است.در این نوشتار ابتدا به تعریف کیفر سالب آزادی و زندان پرداختهایم. سپس، پیشینهی استفاده از کیفر سالب آزادی در فقه اسلامی را مرور کردهایم و پس از آن با بررسی فلسفه اسلامی مجازات بهطور کلی و مجازات حبس بهطور خاص، به ضرورت فقهی استفادهی محدود از کیفر سالب آزادی اشاره کردهایم. در نهایت نیز پس از بررسی ضرورت اجتماعی و تاریخی استفادهی محدود از کیفر سالب آزادی به نتیجهگیری کلی از مطالب بیان شده پرداختهایم.
ملخص الجهاز:
"ج- زوال حس مسئولیت الصاق برچسب بزهکاری بر محکوم و زندانی و جداکردن او از جامعه ناکرده بزه و زندگی تحت شرایط خاص سبب میشود که محکوم زندانی رفتهرفته حس مسئولیتپذیری خود را نسبت به کسانی که او را از آن خود نمیدانند از دست بدهد و پس از خروج از زندان تکلیف کمتری نسبت به رعایت ارزشهای مورد قبول جامعه در خود احساس کند؛ ح- پایین بودن سطح بهداشت و اخلاق رواج موادمخدر و شیوع بیماری ایدز در سالهای اخیر را نیز میتوان از زمره دلایل شکست مجازات زندان تلقی کرد؛ خ- تراکم جمعیت کیفری این عامل مانع از آن است که بتوان مقدمات آزادسازی مجرمان و بازسازگاری آنان را فراهم کرد؛ بهعبارت دیگر، تراکم، سبب میشود که مقادیر قابل ملاحظهای منابع انسانی و مالی صرف «انبارکردن» انسانها شود و لذا کسانی که باید از درمان و برنامههای اصلاحی استفاده کنند از آن محروم میشوند؛ بهعلاوه تراکم، منبع ایجاد تنش هم برای پرسنل و هم برای محکومان است؛ د- اغلب محکومان افراد خطرناکی نیستند لیکن شیوههای زندانی کردن، جداسازی، برخوردهای خشن، بیعدالتیهای اعمال شده نسبت به کسانی که قادر به دفاع یا حتی کمترین مخالفت نیستند، همانگونه که کمیسیون تعیین مجازات کانادا در سال 1987 گزارش کرده محکومان غیرخشن را به افراد خطرناک تبدیل میکند و درجه خشونت مجرمان خشن را افزایش میدهد؛ (Report de commission canadienne sur la determinution de la peine."