خلاصة:
در اقتصاد ایران وجود درآمدهای نفتی به عنوان یکی از راه های تامین درآمد دولت سبب شده است که سیستم مالیاتی نتواند به خوبی عمل کند و درآمدهای مالیاتی با وقفه به دست دولت می رسد. در این راستا عامل کاهنده ارزش درآمدهای حقیقی مالیاتی در زمان وقفه هاست. در این تحقیق به بررسی کارایی نظام مالیاتی با توجه به فرضیه تانزی پرداخته شده است. علاوه بر محاسبه وقفه، کشش قیمتی درآمدهای مالیاتی نیز به دست آمده است که میزان کشش قیمتی کوچکتر از یک بوده که فرضیه تانزی مبنی بر اینکه اگر سیستم مالیاتی کم کشش باشد و وقفه های طولانی در دریافت مالیات وجود داشته باشد، درآمدهای حقیقی مالیاتی کاهش پیدا می کند را، به شدت تایید می کند. داده های مورد مطالعه در این پژوهش به صورت فصلی(3:1389-1:1369) استفاده شده است. مقاله حاضر میانگین وقفه های مالیاتی در ایران را 15 ماه محاسبه کرده است. و تورم ناشی از افزایش نقدینگی (تامین مالی تورمی) نه تنها درآمد حقیقی مالیاتی را افزایش نداده است بلکه سبب کاهش آن نیز شده است. با توجه به کاهش درآمدحقیقی مالیاتی در اثر تورم، کسری بودجه نیز افزایش می یابد
ملخص الجهاز:
"42ECM 1 (t) (-0,55) (-2,44) (2,35) (-4,03) R2=0,66 52=0,60 F=12,82 در مدل کوتاه مدت نیز وقفه ١١ ماه سبب کاهش درآمدهای حقیقی مالیاتی می گردد.
داده های این پژوهش که به صورت فصلی و از سال ١٣٨٩- ١٣٦٩ (فصل اول سال١٣٦٩ تا فصل سوم سال ١٣٨٩) با روش اقتصاد سنجی مورد تحلیل قرار گرفتند و به طور خلاصه نتایج زیر حاصل شد: بر اساس روش OLS وقفه های مالیاتی تقریبا ١٥ ماه و نیز کشش درآمد اسمی مالیاتی نیز نسبت به شاخص قیمت ها کوچکتر از یک و ٠,٦٠برآورد شد.
20 روابط بالا نشان می دهد که با در نظر گرفتن متغیر نقدینگی در این مدل میزان وقفه ١٢ ماه (یک سال) خواهد بود و نیز کشش درآمدهای اسمی مالیاتی کوچکتر از یک به دست آمده است .
- تقی پور انوشیروان؛ "وقفه های جمع آوری مالیات، تورم و درآمدهای مالیاتی حقیقی دولت " ، مجله برنامه و بودجه ؛ ش ٤٢، تهران، ١٣٧٨."