خلاصة:
یکی از اساسیترین راههای توسعه کشورهای وابسته به اقتصاد نفتی، توسعه صادرات غیر نفتی و توانمندسازی آن است. از جمله صنایع قابل توجه که در تحقق این امر می تواند نقش موثری ایفا کند، صنعت فولاد است، که به رغم انجام مطالعات متعدد در خصوص تابع صادرات غیر نفتی و عوامل تعیین کننده و موثر در آن، این صنعت به طور خاص مورد توجه قرار نگرفته است، لذا این مطالعه به بررسی تأثیر انحراف نرخ ارز واقعی از مسیر تعادلی آن بر صادرات صنعت فولاد ایران در دوره زمانی 1391-1371 پرداخته است. بدین منظور، شرکت فولاد مبارکه اصفهان به عنوان نمونه از جامعه فولاد کشور انتخاب شده و صادرات فولاد تابعی از سه متغیر نرخ ارز حقیقی، انحراف نرخ ارز حقیقی از مسیر تعادلی آن و تولید فولاد در نظر گرفته شده است. متغیر نرخ ارز حقیقی و انحراف نرخ ارز حقیقی از مسیر تعادلی آن با استفاده از نظریه برابری قدرت خرید محاسبه شده و به منظور برآورد مدل، از تکنیک ARDL استفاده شده است. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان میدهد که در کوتاهمدت، صادرات فولاد به طور اساسی به متغیرهای نرخ ارز وابسته بوده، اما متغیر تولید فولاد اگرچه بر صادرات تأثیر مثبت داشته، لیکن این تأثیر قابل ملاحظه نبوده است. با در نظر گرفتن نتایج بهدست آمده میتوان گفت برای افزایش صادرات فولاد باید تلاش شود انحراف نرخ ارز حقیقی از مسیر تعادلی آن کاهش یافته و رفع گردد.
ملخص الجهاز:
"از جمله صنایع قابل توجه که در تحقق این امر می تواند نقش موثری ایفا کند، صنعت فولاد است ، که به رغم انجام مطالعات متعدد در خصوص تابع صادرات غیر نفتی و عوامل تعیین کننده و موثر در آن ، این صنعت به طور خاص مورد توجه قرار نگرفته است ، لذا این مطالعه به بررسی تأثیر انحراف نرخ ارز واقعی از مسیر تعادلی آن بر صادرات صنعت فولاد ایران در دوره زمانی ١٣٩١-١٣٧١ پرداخته است .
در این راستا، این مقاله دارای سازماندهی زیر می باشد؛ در بخش اول مبانی و پایه های نظری موضوع و پیشینه تجربی مطالعات انجام یافته ذکر گردیده و سپس در قالب مدل تجربی تحقیق ، به برآورد نرخ ارز واقعی و انحراف نرخ ارز واقعی از مسیر تعادلی آن با استفاده از نظریه برابری قدرت خرید١ پرداخته می شود.
به طور کلی متغیر فوق به نظر اکثر اقتصاددانان می تواند نشان دهنده سه متغیر متفاوت در اقتصاد هر کشور باشد که این متغیرها عبارتند از: الف : میزان انحراف نرخ واقعی ارز از مقدار تعادلی آن ب : میزان تحریف یا به عبارتی دخالت دولت در بازار ارز خارجی ج : میزان کنترل های ارزی و سهمیه بندیهای وارداتی در هر کشور باید توجه داشت که وجود اختلافات بین نرخ ارز در بازار آزاد و نرخ رسمی ارز که نشان دهنده تقاضای اضافی ارز در سطح نرخ رسمی میباشد، که این امر یک پدیده برخاسته از اضافه ارزش گذاری کردن پول داخلی در نرخ رسمی موجود می باشد.
وی در این تحقیق برای محاسبه نوسانات از مدل GARCH استفاده کرده و سپس با استفاده از روش ARDL تابع صادرات غیر نفتی را تخمین زده و نهایتا به این نتیجه رسیده است که انحراف نرخ ارز فعالیت های صادراتی را تحت تأثیر قرار داده و موجب کاهش آن میشود."