خلاصة:
توشیهیکو ایزوتسو، زبانشناس معروف ژاپنی، تحقیقاتی ارزنده درحوزه قرآنپژوهی انجام داده است. وی برای نخستین بار، قرآن را بهصورت مستقیم، از عربی به ژاپنی ترجمه کرد و ازرهگذر این ترجمه، به نکاتی دقیق درباره مفاهیم کلیدی قرآن دست یافت و موفق به تالیف دو کتاب مهم، یکی باعنوان خدا و انسان در قرآن و دیگری بهنام مفاهیم اخلاقی- دینی در قرآن مجید شد. ایزوتسو در این دو اثر، بحثهای معناشناسی جدید را در فهم و تفسیر معانی قرآن بهکار گرفته است که بهصورتی درخور توجه، بر پژوهشهای بعدی درحوزه معناشناسی و تفسیر اثر گذاشت و مطالعات در این رشته را گسترش داد. از سوی دیگر، این زبانشناس در رهیافت معناشناسانه خود، مفاهیم مختلف قرآن را درضمن یک شبکه معنایی گسترده نگریسته و براساس معیارهای علمی پذیرفتنی، روابط مفاهیم را شناسایی و درنهایت، معانی آنها را کشف کرده است. این کار وی باوجود برخی کاستیها، ماندگار و در نوع خود، کمنظیر است. در مقاله حاضر، نخست، ایزوتسو و دو اثر قرآنی وی را شناسانده و درادامه، ضمن نگاهی اجمالی به مفهومشناسی و اصطلاحشناسی قرآنی، این دو اثر را بهلحاظ منابع، محتوا و روش نقد و بررسی کردهایم؛ البته در این تحقیق، درپی توصیف نقاط قوت و ضعف کار ایزوتسو بودهایم؛ نه ارزشگذاری بر کار وی. برای ارزشگذاری بر آثار این دانشمند میتوان آنها را با آثار دیگران مقایسه کرد. واژههای کلیدی: توشیهیکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، مفاهیم اخلاقی- دینی در قرآن مجید، نقد و بررسی. توشیهیکو ایزوتسـو، زبـان شـناس معـروف ژاپنـی، تحقیقـاتی ارزنـده درحوزة قرآن پژوهی انجام داده است . وی برای نخستین بار، قرآن را به صورت مستقیم ، از عربـی بـه ژاپنـی ترجمـه کـرد و ازره گـذر ایـن ترجمه ، به نکاتی دقیق دربارة مفـاهیم کلیـدی قـرآن دسـت یافـت و موفق به تالیف دو کتاب مهم ، یکی باعنوان خدا و انسـان در قـرآن و دیگری به نام مفاهیم اخلاقی- دینی در قرآن مجید شـد. ایزوتسـو در این دو اثر، بحث های معناشناسـی جدیـد را در فهـم و تفسـیر معـانی قرآن به کار گرفته است که به صورتی درخور توجه ، بر پژوهش هـای بعدی درحوزة معناشناسی و تفسیر اثـر گذاشـت و مطالعـات در ایـن رشته را گسـترش داد. از سـوی دیگـر، ایـن زبـان شـناس در ره یافـت معناشناسـانه خـود، مفـاهیم مختلـف قـرآن را درضـمن یـک شـبکه معنایی گسترده نگریسته و براساس معیارهای علمی پذیرفتنی، روابط مفاهیم را شناسایی و درنهایت ، معانی آن هـا را کشـف کـرده اسـت . این کـار وی بـاوجـود برخـی کاسـتیهـا، مانـدگار و در نـوع خـود، کم نظیر است . در مقاله حاضر، نخست ، ایزوتسو و دو اثر قرآنـی وی را شناسـانده و درادامـه ، ضـمن نگـاهی اجمـالی بـه مفهـوم شناسـی و اصطلاح شناسی قرآنی، این دو اثر را بـه لحـاظ منـابع ، محتـوا و روش نقد و بررسی کرده ایم ؛ البتـه در ایـن تحقیـق ، درپـی توصـیف نقـاط قوت و ضعف کار ایزوتسو بوده ایم ؛ نـه ارزش گـذاری بـر کـار وی. برای ارزش گذاری بر آثار ایـن دانشـمند مـیتـوان آن هـا را بـا آثـار دیگران مقایسه کرد.
ملخص الجهاز:
"ظاهرا شیوة ایزوتسـو در تقابـل بـا شـیوة زبـان شـناختی پیشین و تأکید گذشتگان بر ریشه شناسی بود؛ اما این ره یافت معناشناسانۀ او دو ویژگی مهـم دارد: نخسـت ، آنکـه در کتـاب مفـاهیم اخلاقـی- دینـی در قـرآن مجیـد، مفـاهیم مختلـف اخلاقی در یک شبکۀ معنایی گسترده دیده شده اند که سـرانجام ، مـا را بـه نظریـه ای قرآنـی دربارة نظام اخلاقی میرساند؛ دوم ، آنکه در این پژوهش ، روابط معنایی بین مفاهیم قرآنـی براساس معیارهای علمیای پذیرفتنی برمبنای شناسایی روابطی همچون جانشینی، هم نشـینی و تضاد استخراج شده اند و صرفا بـه منـابع لغـوی اکتفـا نشـده اسـت ؛ درحـالی کـه یکـی از مشکلات اساسی منابع لغوی در زبان عربی، فاصلۀ طولانی بین تاریخ تدوین آن هـا و عصـر نزول قرآن است .
اینجاسـت که ایزوتسو از این بینامتنیت (تناص ) بهرة کافی گرفته و در تحلیل مفـاهیم اخلاقـی موجـود در قرآن ، چاره ای جز رجوع به تاریخ ، روایات ، و اشعار عربـی و جـاهلی نداشـته اسـت ؛ بـه بیان دیگر، او سلسله ای از شبکه های اخلاقی قرآن را در یک فضای بسـتۀ قرآنـی پذیرفتـه و علاوه بر آن ، هنگام تحلیل یک واژه و بسـتر معنـایی آن توانسـته اسـت اخـلاق قرآنـی را بـا رفتارهای منبعث از فرهنگ خشن عربی پیوند زند، یکی را از دل دیگـری اسـتخراج کنـد و رفتار استخراج شده را کاملا متمـایز از رفتـار فرهنگـی بشناسـاند؛ بنـابراین نمـیتـوان گفـت ایزوتسو از دیگر منابع بهره نگرفته است ؛ بلکه نکتۀ قابـل توجـه ، آن اسـت کـه ایـن منـابع و به ویژه اشعار جاهلی برای او در فهم مفاهیم قرآن ، جنبۀ ابزاری و ثانوی داشته است ."