خلاصة:
فجایع ناشی از جنگ و کشتار، دولت ها را به ضرورت کنار گذاشتن این روش و پـذیرش عـدم مشروعیت آن متقاعد کرد. در بسیاری از جنگ ها در قرن های بیستم و بیسـت و یکـم ، در پایـان جنگ همه سرزمین کشور بازنده یا قسمتی از آن به اشغال درآمد. اما نباید دست کشور اشـغالگر در سرزمین اشغال شده باز باشد، بلکه باید در چارچوب قوانین و مقرراتی قرار گیرد تا اختیارات کشور اشغالگر به اداره سرزمین اشغال شده در چارچوب ضرورت جنگی محدود شود.
این مقاله به اختیارات رژیم اسرائیل پس از اشغال بلندیهای جولان سوریه میپردازد و طبـق حقوق بین الملل عرفی آن را مورد ارزیابی حقوقی قرار میدهد. پس از اشاره کوتاهی به موقعیت جغرافیایی بلندیهای جولان ، اقدامات رژیم اسرائیل در این منطقه بررسی مـیشـود. و سـرانجام اقدامات رژیم اسرائیل ، در مقایسه با اختیارات شناخته شده از نظر حقوق بین الملل عرفـی، مـورد ارزیابی حقوقی قرار میگیرد
أقنعت الفجائع الناتجۀ من الحرب و القتل الحکومات بضرورة التخلิی عن هـذا المـنهج و القبـول بعدم شرعیتها. و فิی اغلب الحروب التی وقعت فิی القرنین العشرین و الواحد و العشرین کان یتم احتلال کل أم جزء من أراض الدولۀ الخاسرة. غیر أن یجب أن لاتفتح ید الاحتلال فิی الاراضی المحتلۀ بل یجب أن یکون هناک إطارا قانونیا لتحدید إختصاصات الإحـتلال فิی إدارة الأرض المحتلۀ فی إطار الضرورة الحربیۀ.
و یهتم هذا المقال بإختصاصات الکیان الصهیونی بعد احـتلال مرتفعـات جـولان لسـوریا و یدرسها طبقا لمعاییر القانون الدولی العرفิی و سـیبحث حـول اجـراءات الکیـان الصـهیونی فิی
المنطقۀ هذه بعد عرض موجز من الموقع الجغرافิی لمرتفعات الجولان و فิی النهایۀ سنبحث بحثا حقوقیا حول اجراءات الکیان الصهیونی قیاسا إلی الإختصاصات المعترفۀ بها فی موازین القـانون الدولی العرفی.
The tragedy of war and destruction has convinced governments to the
necessity of refusal from this method and acceptance of its illegitimacy.
In many wars in the twentieth and twenty-first centuries was occupied
all or part of territory of loser country. But should not the hand of
occupiers in occupied country be open and must be limited within the
framework of rules and laws of rights of occupier country to the
administration of the occupied territories in framework of the necessity
of war.
This article examines status of Israeli regime after the occupation of
the Golan Heights in Syria and according to customary international law
has adulated it. After referring to the geographical location of Golan
Heights will be reviewed Israel's actions in this area and finally, is
evaluated Israel's actions according to international law.
ملخص الجهاز:
"حتی میتوان این امر را در تصمیمهای سازمان ملل مشاهده کرد که برای مثال در بند 1 قطعنامه مجمع عمومی شماره 229/58 سال 2004 اشاره میکند حقوق مردم فلسطین و ساکنان بلندیهای جولان اشغالی بر منابع طبیعی خود، از جمله زمین و آب، از حقوق مسلم است.
ارزیابی حقوقی اقدامات رژیم اسرائیل در حقوق بینالملل عرفی وقتی اسرائیل با زور و توان نظامی سعی کرد مردم سوری بلندیهای جولان را مجبور به پذیرش سلطه خود و لغو هویت سوری کند، روشن است چنین اقدامی در حقوق بینالملل باطل و بیاثر است؛ زیرا حکومت مشروع سرزمین اشغالی حاکمیت خود را حفظ میکند، اما این حاکمیت در مدت اشغال جنگی در آن منطقه به حال تعلیق در میآید.
اما هدف این مقاله پرداختن به این مسأله نیست و فقط از لحاظ حقوق بینالملل عرفی و مقررات آن به این مسأله توجه دارد؛ زیرا رژیم اسرائیل از اختیاراتی که به کشور اشغالگر توسط حقوق بینالملل برای اداره سرزمین اشغالی داده شد، فراتر رفته است و هیچ ضرورت جنگی نمیتواند اقدامات این رژیم را در بلندیهای جولان توجیه کند.
1 بخش چهارم جزء الف بند 2 ماده 8 اساسنامه دیوان بینالملل کیفری اعلام میدارد که تخریب و تصاحب گسترده اموال که به لحاظ ضرورت نظامی توجیهی نداشته باشد و به طور غیرقانونی انجام شود، ویران کردن و مصادره مالکیتها در صورتی که این مالکیت گسترده و همراه با زور باشد و طی درگیری مسلحانه بینالمللی و طبق ضرورت جنگی نباشد که در کنوانسیونهای چهارگانه ژنو مورد حمایت قرار گرفته است، جنایت جنگی شناخته میشود."