خلاصة:
از جملۀ رایجترین رفتارهای عبادی در میان مسلمانان ذکر گفتن است؛ به یاد خدا بودن و ابراز این مرور ذهنی در قالب الفاظی آیینی و از پیش تعیین شده. همان قدر که ذکر گفتن از دیرباز در میان مسلمانان رفتاری رایج بوده، بحث در بارۀ فضیلت شیوههای مختلف ذکر، اشکال بدعت آلود آن، و احیانا مرزبندی میان ذکر و رفتارهای عبادی دیگر نیز رواج داشته است. بدین سان، حجم گستردهای از تألیفات دعایی عالمان مسلمان به بحث در بارۀ شیوههای مختلف ذکر اختصاص یافته، و خاصه روایات فراوانی هم از بزرگان دین در این باره نقل شده است؛ روایاتی که بحث در بارۀ اصالت آنها، تمییز میان اصیل و مجعولشان، و مشخص کردن زمینۀ تاریخی گسترش و رواج هر یک با مشکلات فراوانی روبهروست. یک راه حل قابل تصور برای تاریخگزاری این قبیل روایات، مطالعۀ تاریخ تحول مفهوم ذکر در فرهنگ اسلامی است؛ کاری که در این مطالعه بناست بدان پردازیم. کوشش خواهیم کرد با مرور شواهد تاریخی و دستهبندی آنها تصویری واضحتر از تحولات این مفهوم در گذر زمان بازنماییم.
ملخص الجهاز:
پدیده های طبیعی مثل آب باران (فرقان : ٥٠)، آسمان و زمین و هر آنچه در زمین است (ق : ٨)، از پی هم آمدن شب و روز (فرقان : ٦٢)، نعمتهایی که بندگان صالح دریافت می کنند (ص : ٤٣)، به خدمت انسان درآوردن چهارپایان و دیگر موجودات جهان (زخرف : ١٣)، قوانین جاری در جهان طبیعت ، مثل این که از هر موجود یک جفت خلق شده است (ذاریات : ٤٩)، گزارشها از وضع و حال اقوام پیشین و دستاوردهای رفتار خوب و زشتشان (قمر: ٥١)، یا احیانا روزهای گرامی در تاریخ جامعة آنها (ابراهیم : ٥)، نعمتهای خدا بر جامعة اسلامی نوپا (اعراف : ٨٦؛ احزاب : ٩)، برهانها و دلایلی که بر اثبات وجود و علم و قدرت خداوند اقامه می شود (انعام : ٨٠)، تجربه های معنوی و درکهای وجدانی افراد (نمل : ٦٢)، حقایق مسلـمی که از نظر همگان بدیهی و غیر قابل انکار است (انعام : ١٢٥؛ سجده : ٤؛ غافر: ٥٨)، و حقایقی که انسانها پذیرفته اند؛ اما به لوازمش ملتزم نیستند (مؤمنون : ٨٤ـ٨٥)، نمونه هایی از این قبیل نشانه هایند.
برای نمونه ، از ابوعبیده عامر بن عبدالله بن مسعود (د ٨١ق ) نقل شده است که تا هر زمان دل شخص به یاد خدا باشد، او در نماز است ؛ حتی اگرچه در بازار گام بردارد؛ البته اگر افزون بر حضور قلب ، ذکر خدا را بر زبان خویش هم جاری نماید، بهتر است (ابن ابی شیبه ، ١٤٠٩ق ، ج ٨، ص ٢٣٧).