خلاصة:
از آثار و سخنان ملاصدرا، دو معنا درباره اصالت وجود قابل استنباط است. یکی از معانی اصالت وجود، عینیت وجود و ماهیت است که مباحث بسیاری از حکمت متعالیه بر آن نهاده شده است. این معنا دارای آثار و تبعات بسیار فلسفی است. به نظر می رسد معنای بالا با اشکالاتی روبرو باشد که پذیرش آن را با بن بست روبرو می سازد. در این نوشتار با نگرشی منظومه ای و سیستمی به کلیت حکمت متعالیه، نظریه بالا و کاربردها، لوازم معرفتی و قابلیت دفاع فلسفی از آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در نهایت آشکار خواهد شد که قبول این معنا به عنوان نظر نهایی ملاصدرا از اصالت وجود به لحاظ فلسفی دارای ضعف ها و اشکالات متعددی خواهد بود.
ملخص الجهاز:
(شیرازی، مفاتیح الغیب ، ٥٤-٥٥؛ همـو، الشـواهد الربوبیـه ، ٣٨ و ١٦١؛ همو، الحکمه المتعالیه ،٢/ ٢٦٩) پیش فرضها و مبانی عینیت وجود و ماهیت مبتنی بر پیش فرضهایی است که انکار هر کـدام از آنهـا، دیـدگاه مورد نظر را با چالش مواجه می کند که به نحو تفصیلی عبارتاند از: پیش فرض اول: پذیرش اصل ثبوت واقعیت پیش فرض دوم: پذیرش ذهن در برابر عالم خارج از ذهن پیش فرض سوم: پذیرش امکان شناخت عالم خارج از ذهن پیش فرض چهارم: مطابقت علم ما با عالم خارج از ذهن پیش فرض پنجم : تفاوت و تغایر میان مفهوم وجود و مفهوم ماهیت پیش فرض ششم : انتزاع مفاهیم وجود و ماهیت از عالم خارج از ذهن پیش فرض هفتم : عدم تمایز وجود و ماهیت در عالم خارج از ذهن پیش فرض هشتم : اشتراک معنوی مفهوم وجود پیش فرض نهم : عدم اصالت وجود و ماهیت با هم پیش فرض دهم : عدم نزاع لفظی میان اصالت وجود و اعتباریت ماهیت پیش فرض یازدهم : کارایی و موثر بودن بحث اصالت وجود در اندیشه فلسفی برای هر کدام از این پیش فرضها مخالفانی وجود دارند که یکی از آنها را انکار کردهانـد که باید در جای خود به نحو مستقل به بررسی آنها پرداخت .
بر اساس نظریه وجود ذهنی، ماهیات بـا حفـظ ذات و آثار خود در ذهن و در عالم خارج از ذهن محقق می گردند؛ بنابراین اگر اصالت را بـه ماهیت منتسب کنیم باید آثار هر دو شیء –عالم ذهـن و خـارج - یکـی باشـد در حـالی کـه می بینیم این گونه نیست مانند آتش خارجی که می سـوزاند ولـی آتـش ذهنـی آن خاصـیت را ندارد.