خلاصة:
زیارت دیدار خودخواسته اماکن مقدس است که ابعاد عینی و ذهنی دارد؛ بعد عینی زیارت متضمن نهادمندی و توجیه مندی است. در حالی که نهادمندی زیارت حاصل انجام مکرر عمل زیارت در چارچوب آداب و احکام معین مذهبی است، توجیه مندی زیارت عمدتا شامل مجموعه احادیث و روایاتی است که در فضیلت و ثواب زیارت نقل شده و از طریق فرآیندهای پرورش و یادگیری اجتماعی زیارت را توجیه پذیر می کند. بعد ذهنی زیارت متضمن درونی سازی معنای زیارت است که به آگاهی زائر از خارق العاده بودن زیارت شونده و خضوع در برابر او می انجامد.
تحلیل پدیدارشناختی تجارب زیارتی شش زائر در مشهد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند نشان داد که اولا مناسک زیارت، عقیده به تقدس، عقیده به شفاعت، دلدادگی، خضوع، توسل جویی، مناجات و آرامش از موضوعات مرکزی معنای زیارت است که برحسب اشتراک معنا به سه مقوله کلی تر شامل آداب مندی زیارت، عقیده به خارق العادگی زیارت شونده و جذبه قابل تقسیم است. ثانیا هرسه مقوله معنایی مذکور در همه تجارب زیارتی مشارکت کنندگان وجود دارد و این اشتراک نشان دهنده پدیدار اجتماعی زیارت است. در مقابل، وجه تفریدی زیارت عمدتا مربوط به میزان رعایت آداب زیارت، ادراک خارق العادگی زیارت شونده و میزان جذبه و پیوستگی به اوست.
Pilgrimage is an intended travel to a shrine or a holy place. This religious phenomenon is two-dimensional: subjective and objective. The objective dimension of pilgrimage includes institutionalization and plausibility of pilgrimage. Institutionalization of pilgrimage is a result of repeated pilgrimage with observing specific rituals and ordinances. Plausibility of pilgrimage، however، is mostly concerned with religious narrations (Ahadith) about the rewards of pilgrimage، internalized through learning and education. The subjective dimension of pilgrimage involves pilgrim's awareness of the superiority of the holy person and humbleness before him.
A phenomenological analysis of pilgrimage experiences of 6 female participants in Mashhad shows the following: first، the cluster of holiness، belief in intercession، rituals، infatuation، humbleness، supplication، prayer and tranquility is hidden in the pilgrimage's experience، implicating categories of superiority، ritual and supplication through resorting to a holy person. Secondly، the three categories of superiority، ritual and supplication through resorting to a holy person are shared by all pilgrims، indicating the inter subjectivity or social dimension of pilgrimage. However، the uniqueness of pilgrimage is mostly an outcome of the pilgrim's awareness of superiority، his/her supplication and observing the rituals.
ملخص الجهاز:
تحلیل پدیدارشناختی تجارب زیارتی شش زائر در مشهد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدهاند نشان داد که اولا مناسک زیارت، عقیده به تقدس، عقیده به شفاعت ، دلدادگی ، خضوع، توسل جویی ، مناجات و آرامش از موضوعات مرکزی معنای زیارت است که برحسب اشتراک معنا به سه مقولۀ کلی تر شامل آدابمندی زیارت، عقیده به خارقالعادگی زیارتشونده و جذبه قابل تقسیم است .
زیارت، پدیدارشناسی تجربی ، تجربۀ زیارت، آدابمندی، خارقالعادگی ، جذبه مقدمه زیارت یکی از شعائر و مناسک مهم دینی است که در بین اجتماعات مختلف مذهبی بر اساس آداب معینی انجام می گیرد و اهمیت آن نیز برحسب مفاد و معنای درون دینی آن تعیین می شود.
در این دوران ، زیارت امام رضا(ع ) یکی از نشانه های مهم هویت شیعی محسوب می شد و گاه نیز از تبلیغ و ترویج زیارت بهره های سیاسی برده شده است (فروزانی ، ١٣٨٥؛ جعفریان ، ١٣٨٧؛ مظفر، ١٣٧٤؛ کرمر، ١٣٧٥؛ هالم ، ١٣٨٥؛ عطاردی، ١٣٧١؛ ابن اثیر، ١٣٧٠؛ پطروشفسکی ، ١٣٥٤؛ نیازمند، ١٣٨٣؛ ابراهیم زاده ، ١٣٧١؛ شیخ عباس قمی ، ١٣٨٨).
ثانیا: هر سه مقولۀ معنایی (آداب مندی، خارق العادگی و جذبه ) در همۀ تجارب زیارتی وجود دارد و این اشتراک حاکی از بین الاذهان یا پدیدار اجتماعی زیارت است .