خلاصة:
کشورها به ضرورت بقا، امنیت، تعامل سازنده و رفاه، ماهیت و جهتگیری سیاستها و به تبع آن رفتارها و تفسیرها را قوام میدهند. تفسیرها و رفتارها در یکدیگر تنیده و از ارتباط ارگانیک برخوردار هستند. نیاز به حیات دادن به یک انسجام درونی در سیاست، تفسیرها و رفتارها، تسهیل نمودن فرآیند تصمیم گیری براساس یک چارچوب نظری دارای اصول معین و مشخص و قابل پیشبینی نمودن مبانی شکل دهنده تفسیرها، رفتارها و سیاستهای مطرح شده برای دیگر بازیگران صحنة بینالمللی، ایجاب میکند که هر کشوری در چارچوب یک استراتژی امنیتی تعریف شده و مشخص به تعریف خود، دیگران و محیط عملیاتی که در بطن آن رقابتها، همکاریها و نزاعهای خصمانه شکل می گیرند، بپردازند. با در نظر گرفتن این نکته حیاتی که بقا، امنیت، تعامل سازنده و رفاه از پیوستگی درونی برخوردار هستند و هیچ یک اولویتی چه از نظر مفهومی و چه از نقطه نظر جوهره بر دیگری ندارد، استراتژی امنیتی باید نمایشگر فزونترین میزان انعطاف درخصوص تعریف منافع ملی، هویت ملی و ارزشهای ملی و کمترین میزان نادیده انگاری ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی، تکنولوژیک در سطح داخلی و معادلات شکل دهندة روابط نیروها در سطح بینالمللی باشد. ماهیت استراتژی امنیتی با توجه به سه سؤال کلیدی شکل میگیرد و تؤام می یابد. در وهلة اول باید مشخص شود شرط لازم برای تأمین امنیت مبتنی بر چه مؤلفهای و شرط کافی در برگیرندة چه مؤلفههایی میباشد. سه مؤلفه منافع ملی، هویت ملی و ارزشهای ملی باید مشخص شوند که این یک شرط لازم است. هریک از این مؤلفهها باید به طور دقیق و مشخص تعیین شوند و معین گردند و شاخصهای آن ذکر گردند. در بطن فهم و درک این مؤلفهها و جایگاه آنان باید مشخص شود که چه خطر یا خطراتی در رابطه با این مؤلفهها وجود دارند. در فرآیند مدون ساختن استراتژی امنیتی در مرحلة نهایی باید مشخص شود که چه خط مشیها و تاکتیکهایی به صحنه آیند تا تهدیدها به مؤلفههای ذکر شده خنثی گردند و یا مدیریت شوند. استراتژی امنیتی که جمهوری اسلامی ایران باید در چارچوب آن به رفتارهای خود در قلمروی بینالمللی شکل دهد میبایستی مبتنی بر تحقق منافع ملی، استحکام بخشی به هویت ملی و نافذتر نمودن ارزشهای ملی باشد. در این چارچوب بازیگرانی که تهدید محسوب میگردند باید از طریق شیوههای دوگانة اجبار و یا کنار آمدن به شریک یا متحد تبدیل گردند و یا اینکه خنثی گردند.
ملخص الجهاز:
سؤالی که اینجا مطرح میشود این میباشد که برای تدوین یک استراتژی امنیتی کارآمد چه عواملی را باید مورد توجه قرار داد، برای به صحنه آوردن یک استراتژی امنیتی کارآمد در مرحله اول باید مشخص شود که هویت ، منافع و ارزش هایی که ماهیت ملی دارند کدامین هستند، در مرحله بعدی باید محرز گردد که خطراتی که متوجه این مؤلفه های سه گانه هستند کدامین میباشند.
«امنیت درزمینه چیزی میباشد که برساخته منظور میگردد و نیاز دارد که محفوظ نگه داشته شود و محافظت گردد: ملت ، و دولت ، فرد، گروه قومی، محیط زیست و یا کره خاکی (٢٠٠٩١٠,Buzan) این تعریف بر این مبنا بنیان یافته که امنیت ؛ وقوف در برهم تنیدگی افراد شکل دهنده جامعه و ساختار قدرت سیاسی هویت مییابد.
زمانیکه خطر موجودیتی ساختار قدرت سیاسی را از درون تهدید کنند یعنی امنیت او را به خطر بیندازد این فرصت شکل میگیرد برای بازیگران فرامرزی که مرزها را درنوردند و افراد و گروه های ساکن در سرزمین را به زیر سلطه خود بگیرند و آنها را مقهور خود سازند.
خصلت های راهبرد امنیتی با درک اینکه امنیت دوبعدی است (فرامرزی، درون مرزی) و مرجع امنیت تنیدگی را به صحنه میآورد (ساختار قدرت سیاسی در پیوستگی با فرد) مسیر برای طراحی یک استراتژی امنیتی برای ساختار قدرت سیاسی (توجه شود که صحبت از حکومت نیست چرا که حکومت ها عوض می شوند و موقت میباشد ولیکن ساختار قدرت سیاسی معطوف به محتوا است نه چارچوب سازمانی) به عنوان بازیگر اصلی مسئول ایجاد امنیت که در تعامل سازنده و همپوشی ارزشی، هویتی و منفعتی با افراد (جامعه ) می باشد شکل می گیرد.