خلاصة:
در بررسی آثار ادبی مربوط به موضوع ابلیس، متوجه وجوه گوناگون و جریان های مختلف در متون صوفیانه به طور عام، و در اشعار عطار و سنایی به طور خاص می شویم؛ حکایت نزاع عیسی(ع) و ابلیس ازجمله موضوعات مشترک در آثار این دو شاعر به شمار می رود که اگرچه، در اجزاء وکارکردحکایت مذکور تفاوت هایی دیده می شود؛ لیکن هر دو شاعردر کل داستان، به دخالت روزمرۀ ابلیس در زندگی آدمی معترف اند؛ باتوجه به دیدگاه متناقضی که درباب آن بیان داشته اند، این پرسش مطرح می گرددکه نگاه سنایی وعطار نسبت به منازعۀ ابلیس با عیسی(ع)چگونه بوده است؟درپاسخ باید گفت، که ابلیس با هر ترفندی ولو خیرخواهانه به انسان نزدیک می شود و در قالب پیر و مشاور، عیسی(ع) را به تصاحب قطعه سنگی در اقطاع دنیا محکوم می کند. این پژوهش با شیوۀ تحلیلی-توصیفی، به بررسی منازعۀ دو شخصیت ابلیس و عیسی(ع) و تصویر شگردهای ابلیس می پردازد.در بررسی آثار ادبی مربوط به موضوع ابلیس، متوجه وجوه گوناگون و جریان های مختلف در متون صوفیانه به طور عام، و در اشعار عطار و سنایی به طور خاص می شویم؛ حکایت نزاع عیسی(ع) و ابلیس ازجمله موضوعات مشترک در آثار این دو شاعر به شمار می رود که اگرچه، در اجزاء وکارکردحکایت مذکور تفاوت هایی دیده می شود؛ لیکن هر دو شاعردر کل داستان، به دخالت روزمرۀ ابلیس در زندگی آدمی معترف اند؛ باتوجه به دیدگاه متناقضی که درباب آن بیان داشته اند، این پرسش مطرح می گرددکه نگاه سنایی وعطار نسبت به منازعۀ ابلیس با عیسی(ع)چگونه بوده است؟درپاسخ باید گفت، که ابلیس با هر ترفندی ولو خیرخواهانه به انسان نزدیک می شود و در قالب پیر و مشاور، عیسی(ع) را به تصاحب قطعه سنگی در اقطاع دنیا محکوم می کند. این پژوهش با شیوۀ تحلیلی-توصیفی، به بررسی منازعۀ دو شخصیت ابلیس و عیسی(ع) و تصویر شگردهای ابلیس می پردازد.در بررسی آثار ادبی مربوط به موضوع ابلیس، متوجه وجوه گوناگون و جریان های مختلف در متون صوفیانه به طور عام، و در اشعار عطار و سنایی به طور خاص می شویم؛ حکایت نزاع عیسی(ع) و ابلیس ازجمله موضوعات مشترک در آثار این دو شاعر به شمار می رود که اگرچه، در اجزاء وکارکردحکایت مذکور تفاوت هایی دیده می شود؛ لیکن هر دو شاعردر کل داستان، به دخالت روزمرۀ ابلیس در زندگی آدمی معترف اند؛ باتوجه به دیدگاه متناقضی که درباب آن بیان داشته اند، این پرسش مطرح می گرددکه نگاه سنایی وعطار نسبت به منازعۀ ابلیس با عیسی(ع)چگونه بوده است؟درپاسخ باید گفت، که ابلیس با هر ترفندی ولو خیرخواهانه به انسان نزدیک می شود و در قالب پیر و مشاور، عیسی(ع) را به تصاحب قطعه سنگی در اقطاع دنیا محکوم می کند. این پژوهش با شیوۀ تحلیلی-توصیفی، به بررسی منازعۀ دو شخصیت ابلیس و عیسی(ع) و تصویر شگردهای ابلیس می پردازد.
ملخص الجهاز:
(ریتر، ١٣٧٧: ٦) هســت دنیــا گنــده پیــری گوژپشــ صــد هــزاران شــوی را هــر روز کشــت (عطار، ١٣٨٠: ٤١) مجو درستی عهد از جهـان سسـت نهـاد که این عجوزه ، عروس هـزار دامـاد اسـت (حافظ ، ١٣٨٩: ٦٦) و به قول عطار: هســــت دنیــــا بــــیوفــــا و پرجفــــا تـــــو ازو امیـــــد مـــــی داری وفـــــا هســت دنیــا همچــو مــرداری خســیس گـــم مگـــردان انـــدر و جـــان نفـــیس (عطار،١٣٨٠: ٤١) چنان که اشاره گردید ،در اکثر مثنویهای عطار ابیاتی در باب مذمت دنیا سـروده شـد، در مصیبت نامه و الهینامه و پندنامه در هر حکایت ، چند بیتی با این تصویر روبرو میشویم : مــــال دنیــــا خاکســــاران را دهنــــد آخـــــرت پرهیزگـــــاران را دهنـــــد مــــدبری کــــه رو بــــه دنیــــا آورد بهـــره کـــی از عـــالم عقبـــی بـــرد هســـت شـــیطان ای بـــرادر دشـــمنت غـــل آتـــش خواهـــد انـــدر گردنـــت (عطار، ١:٣٧٣ ٢٠٥) نکته دوم : سنایی به ادعای ابلیس مبنی بر سرقت مایملک خـود توسـط عیسـی(ع ) و رنـج و آزار وی از این سرقت ، تاکید چندانی نمیکند، فقط اشاره ای مختصر بدان دارد: گفـــت : بـــر مـــن تـــو زحمـــت آوردی در ســــــرایم تصــــــرفی کــــــردی بـــا مـــن آخـــر تکلـــف از چـــه کنـــی در ســـرایم تصـــرف از چـــه کنــــی؟ (سنایی، ١٣٧٤: ٣٩٢ ) در مصیبت نامۀ عطار نیز به ادعای ابلیس که در حدیقـه اشـاره رفـت ، بـه جزئیـات مهـم پیرامون ناتوانی ابلیس و از پس گرفتن اموال مسروقه ، به دلیل عصمت عیسی، که در اسـلام از خصیصه های پیامبران اوالوالعزم به شمار میرود، چیزی دیده نمیشود.