خلاصة:
تغییر ناگهانی اوضاع و احوال یکـی از مشـکلات طـرفین بـه ویـژه در قراردادهـای مسـتمر و طولانی مدت است . التزام به اصل لزوم قراردادها و اعتقاد به اجرای قرارداد اولیه در وضـعیت جدید مورد قبول هیچ یک از نظامهای حقوقی قرار نگرفته اسـت . بـرای پاسـخگویی بـه چنـین وضعیت هایی نظریات مختلفی در نظامهای حقوقی مختلف مطرح شده است که در ایـن مقالـه دو نظریه مهم یعنی نظریه هاردشیپ ١ و نظریـه فـورسمـاژور٢ مـورد تجزیـه و تحلیـل قـرار می گیرد. نظریه هاردشیپ ناظر به وضعیتی است که در نتیجه حادثه غیر قابل پیش بینی و خارج از کنترل، اجرای تعهد قراردادی بدون آنکه غیـرممکن شـود، بـه نحـو فـوقالعـادهای دشـوار و پرهزینه می گردد. نظریه فورسماژور ناظر به وضعیتی اسـت کـه در نتیجـه بـروز حادثـه ای ناگهانی و گریز ناپذیر که قابل انتساب به متعهد نباشد، اجرای تعهد کاملا غیرممکن گردد. با توجه به تحلیل های صورت گرفته این دو نظریه از این حیث که هـر دو نـاظر بـه تغییـر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * نویسنده مسوول مقاله : Email: Dr.Sharifi.se@gmail.com 1. Hardship 2. Force Majeure اوضاع و احوال هستند و هر دو استثنایی بر اصل لزوم قراردادها تلقی مـی شـوند و همچنـین عناصر تحقق آن دو تا حد زیادی یکسان است ، مشـابهت دارنـد. بـا وجـود ایـن مشـابهت هـا، تفاوت های قابل ملاحظه ای نیز میان آنها وجود دارد که مهم ترین و بارزترین آنها این اسـت که هاردشیپ ناظر به دشوار شدن اجرای تعهد و فورس ماژور ناظر به غیرممکن شدن اجرای تعهد است . علاوه بر این تفاوتهای کاربردی دیگری از جملـه تفـاوت در اثـر از وجـوه بـارز افتراق این دو نظریه است . در حالی که هاردشیپ با پذیرش سازوکارمذاکره و تعـدیل ، سـعی در استمرار رابطه قراردادی دارد، فورس ماژور با اثـر انحـلال و در مـواردی تعلیـق معافیـت اعطا می کند.
ملخص الجهاز:
"با وجود این برخی قواعد و اصول فقهی از جمله قاعده عسر و حرج، غبن حادث، و لاضرردر توجیه چنـین نظریـاتی مورد استناد نویسندگان حقوقی قرار گرفته است [٦، ص ١٠١-١٠٣] درخصوص معـادل فارسی این اصطلاح نیز باید گفت اگرچه گـاه در حقـوق ایـران از ایـن نظریـه بـا عنـوان دشـواری، تعسـر و گـاه عسـر و حـرج یـاد شـده اسـت ، امـا کـاربرد و رواج اصـطلاح هاردشیپ به ویژه در قالب شروط هاردشیپ در عرصه بین المللی سبب گردیـده کـه ایـن اصطلاح تا حد زیادی بیانگر یک مفهوم منحصر به فـرد و خـاص باشـد کـه هـیچ یـک از معادلهای فارسی ذکر شده در حقوق ایران حتی عسر و حرج گویای این نظریه نیسـت ؛ زیرا اگرچه قاعده عسر وحرج مبنای مناسبی برای توجیـه نظریـه هاردشـیپ در حقـوق ایران است ، اما با توجه به برخی تفاوتها از جمله این کـه قاعـده نفـی عسـر و حـرج در تمام عقود اعم از معوض و غیرمعوض و اعم از مستمر و غیرمستمر به کار می رود، در حالی که نظریه تغییر هاردشیپ تنها در عقود معوض و مستمر کـاربرد دارد، نمـی تـوان این دو را یک مفهوم دانست ."