خلاصة:
دولت الکترونیک میتواند دامنهی گستردهای از اطلاعات و خدمات را شامل اطلاعاتی برای تحقیق، اطلاعاتی در مورد خدمات دولت، اطلاعات خط مشی گذاری عمومی، اطلاعات مربوط به فرصتهای استخدامی و ... در اختیار شهروندان قرار دهد. این امر بدین معنا میتواند باشد که عامل کلیدی در ایجاد دولت الکترونیک، تکنولوژی نیست بلکه دسترسی شهروندان به کامپیوتر و اینترنت و به طور کلی دسترسی به تکنولوژی عامل اساسی و کلیدی در این میان میباشد. تحقیق حاضر تحت عنوان «بررسی موانع دولت الکترونیک» به منظور ارائهی درک روشنی به دست اندرکاران و مسئولین اجرایی دولت در مورد این موانع و به دنبال آن فراهم نمودن بستر محیطی مناسبی برای بکارگیری دولت الکترونیک انجام شده است. مدل مفهومی مورد استفاده در این تحقیق مدل آمادگی دولت الکترنیک میباشد که بر اساس آن موانع ایجاد دولت الکترونیک در پنج مولفهی کلی شامل زیرساختهای IT، مهارتهای IT، ساختار زیربنایی امنیتی، ساختار زیربنایی قانونی و ساختار زیربنایی فرهنگی قرار گرفتهاند. با انجام تکنیک تجزیه مولفههای اصلی (PCA) از نوع تاییدی (تحلیل عاملی تاییدی یا CFA) بار عاملی هرکدام از صفات در مولفههای اصلی مشخص و در نهایت برای محاسبهی میزان سهم هرکدام از صفات در تغییرات مولفههای اصلی، ضریب تشخیص محاسبه و مدل عملیاتی تحقیق استخراج شده است. نتایج حاصل از محاسبهی ضریب تشخص نشان داد که 31 درصد از موانع زیرساخت IT توسط صفت اول یعنی «فقدان بستر مناسب برای پرداختهای الکترونیکی»، 44 درصد تغییرات مولفهی دوم یعنی موانع ناشی از مهارتهای IT، از طریق صفت هفتم یعنی «پایین بودن دانش IT مدیران ارشد»، در ارتباط با تغییرات مولفهی سوم یعنی موانع ناشی از ساختار زیربنایی قانونی، 43 درصد توسط صفت سیزدهم یعنی «فقدان قوانین وسیاستهای امنیتی»، در مولفهی چهارم یعنی موانع ناشی از ساختار زیربنایی امنیتی، 32 درصد تغییرات توسط صفت نوزدهم یعنی «عدم احساس امنیت نسبت به اطلاعات شخصی و محرمانه در دولت الکترونیک» و در نهایت در مولفهی پنجم یعنی موانع ناشی از ساختار زیربنایی فرهنگی، 38 درصد تغییرات توسط صفت بیست و ششم یعنی «عدم اعتماد مردم به تراکنش در محیط الکترونیکی»، تعیین میشود.
ملخص الجهاز:
مدل مفهومی مورد استفاده در این تحقیق مدل آمادگی دولت الکترنیک میباشد که بر اساس آن موانع ایجاد دولت الکترونیک در پنج مؤلفهی کلی شامل زیرساختهای IT، مهارتهای IT، ساختار زیربنایی امنیتی، ساختار زیربنایی قانونی و ساختار زیربنایی فرهنگی قرار گرفتهاند.
با انجام تکنیک تجزیه مؤلفههای اصلی (PCA) از نوع تأییدی (تحلیل عاملی تأییدی یا CFA) بار عاملی هرکدام از صفات در مؤلفههای اصلی مشخص و در نهایت برای محاسبهی میزان سهم هرکدام از صفات در تغییرات مؤلفههای اصلی، ضریب تشخیص محاسبه و مدل عملیاتی تحقیق استخراج شده است.
نتایج حاصل از محاسبهی ضریب تشخص نشان داد که 31 درصد از موانع زیرساخت IT توسط صفت اول یعنی «فقدان بستر مناسب برای پرداختهای الکترونیکی»، 44 درصد تغییرات مؤلفهی دوم یعنی موانع ناشی از مهارتهای IT، از طریق صفت هفتم یعنی «پایین بودن دانش IT مدیران ارشد»، در ارتباط با تغییرات مؤلفهی سوم یعنی موانع ناشی از ساختار زیربنایی قانونی، 43 درصد توسط صفت سیزدهم یعنی «فقدان قوانین وسیاستهای امنیتی»، در مؤلفهی چهارم یعنی موانع ناشی از ساختار زیربنایی امنیتی، 32 درصد تغییرات توسط صفت نوزدهم یعنی «عدم احساس امنیت نسبت به اطلاعات شخصی و محرمانه در دولت الکترونیک» و در نهایت در مؤلفهی پنجم یعنی موانع ناشی از ساختار زیربنایی فرهنگی، 38 درصد تغییرات توسط صفت بیست و ششم یعنی «عدم اعتماد مردم به تراکنش در محیط الکترونیکی»، تعیین میشود.
بر اساس مطالعات انجام شده، هدف اصلی دولت الکترونیک ایجاد روابط بین بخشهای مختلف جامعه و توسعه و بهبود قراردادهای عمومی برای ارائهی بهتر خدمات به شهروندان و کسب و کارهای تجاری میباشد.