خلاصة:
هدف پژوهش بررسی رابطه متغیرهای شخصیتی مدیران با شیوه های نظارتی آنان می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه مدیران دبیرستان های کرج اعم از دولتی، غیر دولتی، فنی حرفه ای و کاردانش تشکیل می دهند، که مجموع آنها 1382 ،245 نفر بوده است. که 187 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که با همکاری افراد صاحب نظر روایی محتوایی آن تایید شده و با استفاده از روش آلفای کرانباخ ضریب اعتبار آن 82/.، به دست آمد و با استفاده از آزمون مجذور خی نتایج نشان داد که بین رشته های تحصیلی مدیران و شیوه های نظارتی آنان، .بین جنسیت مدیران و شیوه های نظارتی آنان و بین سطح تحصیلات مدیران و شیوه های نظارتی آنان رابطه معنی دار وجود ندارد.
ملخص الجهاز:
سوال ٣ :آیا بین میزان تحصیلات مدیران و شیوه های نظارتی آنان رابطه وجود دارد؟ برای تجزیه تحلیل پرسش شماره ٣از آزمون مجذورخی استفاده شد که نتایج آن در زیر نشان داده شده است .
سطح تحصیلات شیوه های نظارتی دیپلم فوق دیپلم لیسانس فوق لیسانس جمع مستقیم (2/70) -2 63 63(7/07) -4 (48/18)-53 (5/05) -4 تلفیقی (3/47) -3 81 (9/09) -15 (61/94)-55 (6/50) -8 غیر مستقیم 43 (4/82) -2 (32/88)-35 (3/45) -3 (11/84) -3 جمع 8 15 143 187 21 df= (4-1) (3-1) = 6 x2=9/2 x28cr a0/05=12/5922< x2 cr x چون x٢ محاسبه شده ٩٨٢=x٢ از مقدار بحرانی جدول کوچک تر است ، لذا با ٩٩ درصد اطمینان و یک درصد خطا می توان قضاوت کرد که بین میزان تحصیلات مدیران و شیوه های نظارت آنان رابطه معنی دار وجود ندارد و تفاوت مشاهده شده ناشی از خطا و یا وجود متغیرهای غیر قابل کنترل می باشد.
اما نتایج این بررسی با پژوهش جمال صوری (١٣٧٨) که نشان می داد بین شیوه های نظارت و کنترل مدیران و جنسیت تفاوت معنی دار وجود ندارند ،مطابقت ندارد.
این نتیجه با یافته های سعید میرزایی (١٣٨١) که نشان می داد بین سطح تحصیلات مدیران و شیوه های نظارتی آنان رابطه معنی دار وجود دارد،در یک راستا نیست .