خلاصة:
در این مقاله، اثرگذاری نظامهای زراعی بر توسعه روستایی در استان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، ابتدا روستاهایی که نظامهای زراعی مختلف در آنها وجود داشتند، شناسایی و تفکیک شدند. سپس برای هر نظام، روستاهایی که حداقل 50 درصد بهرهبرداران آن عضو این نظام بودند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. بر این اساس،برای سه نظام اصلی زراعی موجود در استان مجموعا 300 روستا مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تعیین ارتباط بین نظامهای زراعی و توسعه روستایی، مجموعه شاخصها فهرست شدند و پس از حذف و تلفیق آنها، در مجموع 27 شاخص برای نظامهای زراعی از یک سو و توسعه روستایی از سوی دیگر انتخاب شدند و دادههای مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل در مدل معادلات ساختاری نشان داد که در نظام تعاونی تولید در مقایسه با سایر نظامهای زراعی بیشترین ارتباط و تعامل بین شاخصهای توسعه روستایی و شاخصهای نظامهای زراعی وجود داشته است، به گونهای که در اکثر شاخصهای این دو مولفه ارتباط معنیداری مشاهده میشود. نظام خانوادگی، به لحاظ تعامل با توسعه روستایی، پس از نظام تعاونی تولید قرار دارد و در نظام تعاونی مشاع، ارتباط بین شاخصهای نظام زراعی و توسعه روستایی در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین، برازندگی مدل GFI در نظام تعاونی تولید 0/989، در نظام خانوادگی 0/973و در نظام تعاونی مشاع 0/746به دست آمد.
This paper is an attempt to study the contribution of farming systems to rural development in Isfahan province. In order to identify statistical population، first، those villages with different types of farming systems were identified. Second، for each system، villages were selected where at least half of the farmers were member of that system. There are three major farming systems in the province and 300 villages were selected for the study. The total number of indices on two sides was listed and after omission and integration 27 indicators were selected for the two issues of farming systems and rural development. The results of structural equations showed that the most interactions can be observed between rural development indices and farming systems indices in production cooperatives such that the relationship between the majority of indices of the two factors are significant. Peasant systems and common cooperative systems came second and third after the production cooperative with respect to the subject. The estimated Goodness of Fit Index (GFI) for production cooperative systems، family systems and common cooperative systems were 0.989، 0.973 and 0.746 respectively.
ملخص الجهاز:
"نتایج تجزیه و تحلیل در مدل معـادلات سـاختاری نشـان داد کـه در نظـام تعاونی تولید در مقایسه با سایر نظام های زراعی بیشترین ارتبـاط و تعامـل بـین شـاخص هـای توسعه روستایی و شاخص های نظام های زراعی وجود داشته اسـت ، بـه گونـه ای کـه در اکثـر شاخص های این دو مؤلفه ارتباط معنی داری مشاهده می شود.
اما موضوعی که در تحقیقات قبلی کمتر بـه آن پرداختـه شـده اسـت ، ارتبـاط بـین عملکرد نظام های بهره برداری زراعی با توسعه مناطق روستایی است ؛ موضـوعی کـه در این تحقیق در سطح استان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است .
نمودار ۳‐ تحلیل مسیر روابط بین شاخص های نظام زراعی خانوادگی و شاخص های توسعه روستایی شیوه بهره برداری =B امکانات و از اراضی =t جمعیت روستا B=۰/۴۱۱ B=۳۰۹ t=۲/۶۵ عملکرد =t شاغلارن شدو نرخ سود =B ارزش افزوده و بهره برداران =t درآمد سرانه =B تحول در =B امکانات و t=۲/۴۹ کشاورزی =t جمعیت ویژگی های فردی بهره برداران GFI=۰/۹۷۳ مأخذ : یافته های تحقیق نتیجه گیری نظام بهره برداری تعاونی نظام بهره برداری تعاونی در قالب شرکت های تعاونی تولیـد روسـتایی یـا کشـاورزی از لحاظ عملکرد شاخص های مورد بررسی در رتبة اول قرار گرفـت ."