خلاصة:
عمر بن عبدالعزیز (م101ق) در شرایطی به حکومت رسید که اوضاع اقتصادی جامعه در اثر بدکنشی های پیشینیانش بسیار آشفته بود. از این رو وی تصمیم گرفت با اصلاحات اقتصادی به نارضایتی شکل گرفته در میان طبقات گوناگون پایان دهد، اما این اصلاحات در عمل با شکست روبه رو شد. این پژوهش پس از مروری بر اصلاحات اقتصادی زمان عمر بن عبدالعزیز، از منظر جامعه شناسی تاریخی و با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با نگاهی انتقادی به منابع دست اول تاریخ اسلام و بررسی ریزسنجانه اسناد و شواهد تاریخی، چرایی شکست این اصلاحات را برمی رسد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عمر بن عبدالعزیز از یک سو با مخالفت خاندان اموی و از سوی دیگر با کارشکنی کارگزاران و فرمان دارانی روبه رو شد که در پی حفظ منافع نابه جای اقتصادی خود بودند. افزون بر این، برخی کنش های خلیفه نیز مانعی برای دست یابی وی به اهدافش بود.
ملخص الجهاز:
"برای نمونه ولهاوزن (م ١٩١٨م ) که به بررسی ریزسنجانه منابع میپردازد از عمر به عنوان یک چهـره اسـلامی / یاد میکند که در زمان خود بر پایه قوانین اسلام دست به اصلاحاتی موفـق زد امـا اجـرا نشدن این اصلاحات پس از مرگ وی، زمینه برافتادن دولت امویان را فـراهم آورد.
در این زمان دولت برای بازگرداندن تعادل پیشین ناچار به اجرای اصلاحاتی است که اگر این اصلاحات موفق باشد دولت نیز در هدف خود موفق خواهد بود اما اگـر اقـدامی از سـوی دولت مردان صورت نگیرد و وضعیت جاری همچنان ادامه یابد، باید در انتظار یک جنـبش 24 از سوی گروه های ناراضی بود.
امـا هـدف اصـلی در ایـن پـژوهش بیـان چگونگی به هم ریختن تعادل جامعه از حیث اقتصادی در دولت امویان و ارائه این دیدگاه جدید است که اصلاحات اقتصادی عمر بن عبدالعزیز، بـر خـلاف گفتـه پـژوهش گـران و امویپردازان پیشین ، با شکست روبه رو شد که دو نظریه به کار گرفته شده پاسخ گوی این هدف هست و در همین قالب ، عواملی که به شکسـت اصـلاحات انجامیـد، توضـیح داده خواهد شد.
٤٨ عمر در همین نامه ، فرمانی صادر میکند که عـزم او بـرای بازگردانـدن زمین های غصب شده مردم به دست امویان را نشان میدهـد و نیـز داده هـای پرشـماری وجود دارد که شعار عمر بن عبدالعزیز درباره بازگرداندن زمین هـای غصـبی بـه صـاحبان اصلی آن ها را نشان میدهد؛ چنان که ابن ابی الحدید مینویسد عمر پس از رسـیدن بـه 49 فرمان روایی به مسجد رفت و در جمع مردم به بازگرداندن زمین ها اشاره کرد."