خلاصة:
مدیران با تفکر استراتژیک، دارای درک بهتری از برنامه استراتژیک بوده و عملکرد موثرتری دارند و تفکر استراتژیک به عنوان مکملی برای برنامهریزی استراتژیک،میتواند در درک فرصتها،تخصیص بهینه منابع کمیاب و دستیابی به نتایج موردنظرکمک نماید. هدف اصلی این تحقیق «تعیین وضعیت میزان بلوغ تفکر استراتژیک مدیران معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور» بر مبنای مدل مفهومی "جین لیدکا" است. این مدل دارای ابعاد: نگرش سیستمی، عزم استراتژیک، پیشروی براساس رویکرد علمی، فرصت طلبی هوشمندانه، تفکردرزمان، است.
جامعه آماری این تحقیق، 60 نفر از مدیران ارشد، میانی و پایه معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور است که بر اساس مدل مفهومی "جین لیدکا" (1998) بررسی میشود. این تحقیق (توصیفی – پیمایشی)با روشهای کتابخانهای و میدانی با توزیع پرسشنامه استاندارد انجام شده و نتایج حاصل از پرسشنامهها با کمک نرم افزار SPSS19 طبقه بندی شده است و سوالات با ضریب آلفای کرونباخ 0/86، از طریق آزمون دو جملهای بررسی و با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون وزن دهی شده و با کمک روش تاپسیس اولویت بندی گردیده است.
طبق یافتههای تحقیق وضعیت میزان خلاقیت و فرصت جویی، با اولویت یکم و رویکرد علمی با اولویت سوم، تفکر به هنگام با اولویت چهارم، در وضعیت نامطلوب است و وضعیت میزان عزم استراتژیک، با اولویت دوم و نگرش سیستمی با اولویت پنجم، در وضعیت مطلوب قرار دارد. نهایتا وضعیت تفکر استراتژیک مدیران معاونت مذکور در وضع نامطلوبی قرار دارد و نیازمند برنامهریزی برای ترویج و آموزش مهارت ها و مفاهیم استراتژی میباشد.
کلیدواژه ها
ملخص الجهاز:
"جدول (6): رتبه بندی فرضیه ها با استفاده از روش تاپسیس ردیف فرضیه ها میزان تاپسیس رتبه 1 شماره 1 (خلاقیت و فرصت جویی) 642/0 1 2 شماره 2 (عزم استراتژیک) 491/0 2 3 شماره 3 (نگرش سیستمی) 452/0 5 4 شماره 4 (رویکرد علمی) 476/0 3 5 شماره 5 (تفکر به هنگام) 457/0 4 نتایج، بحث و پیشنهادها بر اساس مدل مفهومی "لیدکا" که مبنای علمی این تحقیق میباشد، 3 شاخص از 5 شاخص مطرح در مدل، در وضعیت نامطلوبی قرار داد که باید گفت، وضعیت بلوغ تفکر استراتژیک مدیران معاونت نظارت مالی و خزانهداری کل کشور، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و نیازمند برنامه ریزی و توسعه مهارت های برنامه ریزی و تفکر استراتژیک در بین مدیران ذی ربط میباشد.
در این تحقیق، وضعیت میزان تفکر (بلوغ) استراتژیک مدیران ارشد، میانی و پایه در معاونت نظارت مالی و خزانهداری کل کشور، بر اساس شاخص های موجود در مدل مفهومی "جین لیدکا" مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و با ضریب 95% اطمینان، مورد بررسی و مداقه قرار گرفت و با استفاده از روش تاپسیس نیز اولویت بندی شد که نتایج آن بشرح ذیل میباشد: فرضیه اول (وضعیت خلاقیت و فرصت جویی مدیران)، با رتبه یک، فرضیه چهارم (وضعیت رویکرد علمی مدیران) با رتبه سه، فرضیه پنجم (وضعیت به موقع بودن و زمان در تفکر مدیران) با رتبه چهار، تایید نشده و در وضعیت مطلوبی قرار ندارند."