خلاصة:
چکیده
«شخصیّت» مهمترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمیآید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقشآفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» می نامند. «فاطمه» و «مریم» در داستانهای حادثة شرف و سنگهای شیطان شخصیّت های اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی میشوند. اگرچه حادثة شرف را داستاننویسی مصری و سنگهای شیطان را نویسندهای ایرانی خلق کرده است با این وجود درونمایه مشترک (انتقاد از سنّتهای نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونهای که میتوان شبـاهت را در ابعـاد گونـاگون داستـانها مشاهـده کـرد. نگارندگان در این مقـاله شخصیّت اصـلی و شخصیّتپردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیدهاند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر در یابند. اگر از میان عناصر سازندة داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّتهای اصلی زن میتوان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعه مصری و ایرانی آگاه شد.
ملخص الجهاز:
بررسی تطبیقی شخصیت اصلی و شخصیتپردازی آن در داستان حادثة شرف یوسف ادریس و سنگهای شیطان منیرو روانیپور 1 رضا ناظمیان دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه علامه طباطبایی سمیه السادات طباطبایی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه علامه طباطبایی چکیده «شخصیت» مهمترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمیآید.
اگرچه حادثة شرف را داستاننویسی مصری و سنگهای شیطان را نویسندهای ایرانی خلق کرده است با این وجود درونمایۀ مشترک (انتقاد از سنتهای نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونهای که میتوان شبـاهت را در ابعـاد گونـاگون داستـانها مشاهـده کـرد.
داستان حادثة شرف از جمله آثاری است که به همین موضوع پرداخته و نشان میدهد چگونه باورهای غلط مردم و سنتهایشان در این ارتباط پاکدامنی را از شخصیت اصلی داستان سلب میکند.
شخصیتپردازی مستقیم/ توصیفی در این شیوه «نویسنده رک و صریح با شرح یا با تجزیه و تحلیل میگوید شخصیت او چگونه آدمی است و یا به طور مستقیم از زبان کس دیگر در داستان شخصیت را معرفی میکند» (لارنس، 1369: 48)؛ بنابراین در شیوة توصیفی نویسنده خود وظیفة شناساندن شخصیت به خواننده را برعهده دارد؛ حال این وظیفه را به یاری راوی انجام میدهد و یا به یاری یکی از شخصیتهای داستان.
روانیپور در این داستان از کنش، توصیف محیط و نامگذاری برای شناساندن هر چه بهتر شخصیت اصلی استفاده کرده است.
نتیجه میان شخصیت اصلی و شخصیتپردازی آن در دو داستان حادثة شرف و سنگهای شیطان شباهت و تفاوتهایی وجود دارد.