خلاصة:
شعر مهدوی از زیر مجموعههای شعر مناقبتی است که در قلمرو شعر آیینی، از گستره وسیع، شکوه و منزلت خاصی برخوردار است. شناخت نشانههای ظهور و ویژگیهای حکومت حضرت مهدی و چگونگی انعکاس آن در شعر مهدوی و همچنین ارتباط و تاثیر بر این نوع شعر ملازم ممارست خاص میباشد. اغلب شعرای شیعی در آثار هنری خود به شعر مهدوی اهتمام ویژهای داشته و آثار آنان با اینگونه اشعار جلوه و نمود خاصی پیدا کرده است. محمد بن حسام خوسفی و سید حیدر حلی دو شاعر نامی در حوزه شعر مهدوی در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش تطبیقی حاضر در پی آن است که انگیزههای این دو شاعر در روی آوردن به شعر مهدوی، نحوه به کارگیری نشانههای ظهور و ویژگیهای حکومت امام زمان را مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد، شباهتهای بسیاری در رویکرد این دو شاعر به شعر مهدوی، اما تفاوتهای قابل ملاحظهای هم بین آن دو وجود دارد. خوسفی، بیشتر از نشانههای ظهور به ویژه فراگیر شدن ظلم، اما حیدر حلی، به ویژگیهای حکومت آن حضرت به خصوص نابود کردن ظالمان توجه نموده است. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی، توصیفی و مقایسهای است.
Mahdavi's lyric poetry is a subsidiary of poetry of the virtues، and enjoys a special status in the realm of ritual poetry with its wide range. Recognizing the semiotics and characteristics of the emergence of Imam Mahdi and how it is reflected in this kind of poetry as well as its relevance and impact on this type of poetry، requires a particular exercise. Most Shiite poets had paid attention to Mahdavi poetry in their work and have used these poems with special effects and manifestation of their own artwork. Muhammad ben Husam Khoosfi and Seyyed Haider Helli are two well known poets in Mahdavi poetry from Persian literature and Arabic literature. This paper is a report of comparative research seeking what motivated these two poets on the Mahdavi poetry، as well as how the signs of appearance and characteristics of Imam have been used in this type of poetry. The results of the study show similarities and at the same time، considerable differences between the approach of these two poets towards Mahdavi poetry. Khoosfi، mostly emphasizes on the semiotics of Presence، especially the spread of injustice before emergence، but Haider Helli، features the governing style of Mahdi، particularly focused on devastating the oppressors. The method employed in this research is descriptive and comparative.
ملخص الجهاز:
"خوسفی ظلمستیزی امام و برقراری عدل در حکومت او را که موجب هلاکت کفار و منافقین میشود، چنین به تصویر میکشد: عالم چو شب سیاه شد از جور شامیان صبح عدل مشعــــل زرین لگن بیـــار بزخم تیغ دو پیکر نه شرک مان نه نفاق به نوک نیزه خطی نه کفرمان نه کفور (دیوان:238) کشتاری که امام از ظالمان به راه میندازد به اندازهای شدت و حدت دارد که زمین از سرخی خون آنها سرخ میگردد و خوسفی این واقعه را چنین عرضه میدارد: گویی که تیغ قائم آل محمد است از خون خصم کرده زمین را خضاب سرخ (همان:379) هر کسی که مخالف حکومت حضرت باشد، چارهای جز مقهور و تسلیم شدن در برابر امر او را ندارد و خوسفی این مهم را بهصورت شعر درآورده است: چو بازوی تو شود قهرمان تیغ شوند مخالفان بسر تیغ قاهرت مقهور (همان:239) حیدر حلی نیز در راستای نابود شدن ظلم در حکومت امام زمان( و با به کار بستن اسلوب ندا، از ایشان یاری طلبیده و خواستار حمایت از دین و زدن گردن ظالمان میشود: یا غیرة الله إهتفی بحمیة الدین المنیعه و ضبا إنتقامک جردی لطلی ذوی البغی التلیعة (دیوان:419) ای غیرتمند الهی به حمایت دین استوار بانگ برزن و لبههای شمشیر انتقامت را برای زدن گردنهای دراز ظالمان از غلاف بیرون بکش."