خلاصة:
زمینه و هدف: سازمان های امنیتی به خصوص نیروی انتظامی با علم به ضعف سامانه های کنترلی بیرونی و سنتی در جلوگیری از انحراف اهداف، و اعتقاد به تاثیرگذاری شدید کنترل درونی (خودحفاظتی) برای پیشگیری از شکست های امنیتی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در بین تدابیر پیشگیرانه، خودحفاظتی به عنوان یکی از شیوه های موثر، قابل اطمینان و کم هزینه است که با رویکردی اقناعی، بدون توسل به جبر، تهدید یا ابزارهای واکنشی، نسبت به سایر روش ها از عمق و پایداری بیشتری برخوردار است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش شناسایی مولفه-های موثر بر خودحفاظتی به منظور پیشگیری از شکست های حفاظتی کارکنان است.
روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی ازنوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته با پایایی مناسب (80/.=α) است که با استفاده از نظرات کارشناسان و اساتید از روایی (صوری) قابل قبولی نیز برخوردار شد. جامعه آماری پژوهش، 180 نفر از فرماندهان و مدیران ارشد فرماندهی انتظامی استان اردبیل بودند که براساس جدول جرسی مورگان، تعداد 123 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری ازطریق روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش برای تحلیل آماری از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد.
یافته ها و نتایج: آشنایی با مهارت های پیشگیری و حفاطت اطلاعات، نگرش سازمانی و اعتقادها، آموزش و فرهنگ سازی، سه عاملی هستند که می توانند در میزان خودحفاظتی کارکنان در برابر شکست های حفاظتی موثر واقع شده و سطح تدافعی خودی را در برابر تهاجمات اطلاعاتی حریف افزایش دهند. آشنایی با مهارت های پیشگیری و حفاطت اطلاعات با شاخص هایی مانند آشنایی با تدابیر افزایش خطر، افزایش زحمت و کاهش منافع، تدابیر رشدمدار و آگاه سازی، ارتباط معناداری داشت. نگرش سازمانی و اعتقادها با شاخص هایی مانند رضایت شغلی، ارضاء نیازهای کارکنان، اعتقادهای دینی، تعلق های سازمانی، وفاداری، وجدان کاری، احترام به شخصیت افراد و خویشتن داری سنجیده شد و آموزش و فرهنگ سازی نیز با شاخص هایی مانند نظام تشویق و تنبه، دوره های حین خدمت، ترویج و توسعه منابع آموزشی و تبلیغی، ارزیابی و رابطه معناداری داشته است.
ملخص الجهاز:
"- تعاملات ناصحبح با مراجعـان : برخـورد نادرسـت ضـابطان بـا اربـاب رجـوع بـه علـت آشنایی نداشتن با نحوة برخورد صحیح ، زمینه درگیری با ارباب رجوع را فـراهم مـی- آورد و علاوه بر اینکه بحران موجود بین طرفین پرونده را حادتر میکند، سبب ایجـاد پرونده های جدیدی نیز در دستگاه قضایی میشود؛ زیـرا در صـورت اعتـراض اربـاب رجوع به نحوة اقدام و برخورد ضابطان ، با تنظـیم صـورت جلسـه تمـرد و مقاومـت در مقابل مأموران یا اخلال در نظم مرجع انتظامی یا توهین و فحاشی بـه مـأموران ، هـم در سازمان قضایی نیروهای مسلح و هم در خود دادگستری میتوان طرح شکایت کـرد و این امر سبب میشود به طور غیـر مسـتقیم اسـباب اطالـۀ دادرسـی فـراهم شود(سـامع ، ١٣٨٥،ص ٩٨)؛ - ضعف عملکرد دستگاه انتظامی و مـاموران ضـابط در کشـف جـرایم : ایـن امـر باعـث افزایش آمار جرایم و به طور غیرمستقیم با افزایش آمار پرونده ها، سبب اطالۀ دادرسی میشود؛ - عدم توجه ضابطان به جایگاه دسـتگاه قضـایی: مقـررات و قـوانین فعلـی کـه وظـایف نیروی انتظامی را مشخص کرده است وضعیتی را مهیا کرده کـه پلـیس بـیش از آنکـه خود را ضابط دستگاه قضـایی بدانـد، خـود را همکـار ایـن دسـتگاه تلقـی کـرده و در مقابله با تصمیمات این قـوه در مقـام نظـارت و ریاسـت خـود بـر پلـیس ، جبهـه گیـری میکند."