خلاصة:
نظریه ون هیلی یک مدل یادگیری است که برای شکل گیری و توسعه ی درک و فهم هندسه ایجاد شده است و با در نظر گرفتن گام هایی در زمینه ی رشد مفاهیم هندسه در فراگیران امکان یادگیری را افزایش می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر روش های نوین آموزش هندسه بر مبنای نظریه ی ون هیلی بر انگیزش دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در یک دبیرستان دیگر به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در دبیرستان دیگر به عنوان گروه کنترل به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای اطمینان از معادل بودن گروهها و همگن کردن کلاس ها، از نمره های ریاضی یک و نمره های خام هوش به عنوان متغیر های همگام در آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، آزمون ریون برای سنجش هوش، نمره های ریاضی یک، طرح درس تدوین شده بر مبنای نظریه ی ون هیلی، و پس آزمون تشریحی هندسه بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تدریس بر مبنای نظریه ی ون هیلی بر انگیزش فراگیران، تاثیر مثبت دارد. گروهها قبل از اعمال متغیر مستقل، همسان بودند و تفاوت معنی داری بین آنها از نظر هوش و توانایی ریاضی وجود نداشت. اما بعد از طی دوره ی آزمایش، بین نمره های هندسه ی آنها تفاوت معنی دار دیده شد که می توان آن را به نوع تدریس مربوط دانست. در پایان بر اساس یافته های پژوهش از آنجا که آموزش مبتنی بر نظریه ی ون هیلی موجب افزایش انگیزه ی فراگیران در تحصیل و فعال نگه داشتن آنها هنگام تدریس و تمرکز بیشتر آنها بر روی مطالب می شود، استفاده از این روش به دبیران هندسه دبیرستان ها توصیه می شود.
ملخص الجهاز:
"آزمون تحلیل کوواریانس نمرهی انگیزش تحصیلی در درس هندسه دانشآموزان ریاضی دو گروه F آماره آزمون P سطح معنیدار Eta میزان تأثیر Power توان آزمون انگیزش 16/50 001/0 522/0 1 بر اساس یافتههای جدول، F مشاهده شده در سطح 001/0p( معنیدار میباشد، بنابراین، فرضیه صفر رد میشود و فرضیه محقق مبنی بر وجود تفاوت معنادار، بین انگیزش تحصیلی در درس هندسه، بین دانشآموزان ریاضی دو گروه آزمایش و کنترل پذیرفته میشود و بر اساس ضریب اتا، 2/52 درصد این تفاوت ناشی از روش آموزش میباشد.
آزمون تحلیل کوواریانس نمرهی انگیزش تحصیلی در درس هندسه دانشآموزان ریاضی دو گروه F آماره آزمون P سطح معنیدار Eta میزان تأثیر Power توان آزمون انگیزش 30/4 044/0 091/0 527/0 بر اساس یافتههای جدول، F مشاهده شده در سطح 05/0p( معنیدار میباشد، بنابراین، فرضیه صفر رد میشود و فرضیه محقق مبنی بر وجود تفاوت معنیدار، بین انگیزش تحصیلی در درس هندسه، دانشآموزان تجربی دو گروه آزمایش و کنترل پذیرفته میشود و بر اساس ضریب اتا، 1/9 درصد این تفاوت ناشی از روش آموزش میباشد.
با توجه به نتایج پژوهشهای یونال (2005)، هالت (2003) و هالت، جاسکیوبوسکی و آیدین (2007)، مبنی بر همبستگی بالا بین پیشرفت تحصیلی و انگیزش، به نظر میرسد، علت افزایش انگیزش دانشآموزان رشته تجربی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پیشرفت چشمگیر آنها در این درس باشد که باعث علاقمندی آنها نسبت به درس هندسه شده است.
پیرامون فرضیه سوم این پژوهش «انگیزش دانشآموزان سال دوم ریاضی و دوم تجربی که بر مبنای نظریه ون هیلی آموزش دیدهاند، متفاوت است» نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نمره انگیزش تحصیلی آنها، نشان دهندهی وجود تفاوت معنیدار بین انگیزش دانشآموزان ریاضی و تجربی گروه آزمایش بوده است."