خلاصة:
معنابخشی فرایندی است که افراد به کمک آن به تجربیات زیسته خود معنی می بخشند. نخستین بار گروه پارک در دهه 1970 در مطالعات خود در زمینه تعامل انسان و کامپیوتر این مفهوم را معرفی کرد. سپس برندا دروین در حوزة علم اطلاعات و ارتباطات آن را به کار برد و مدتی بعد نیز ویک در مطالعات سازمانی خود از آن بهره گرفت. این مقاله به مقایسه سه نظریه مطرح در حوزة رفتار اطلاعاتی به تبیین روابط مفهومی موجود میان آن ها و مفهوم معنا پرداخته است. در این پژوهش ابتدا مبانی « معنابخشی سازمانی و کاربرد اطلاعات » ،« معنابخشی » نظری و رویکردهای سه نظریه در حوزة رفتار اطلاعاتی بررسی و روابط مفهومی موجود « نظارت و کم اثرکردن » و تبیین شده است. بر این اساس، روش این پژوهش مطالعه کتابخانه ای و سندی با
رویکرد تحلیلی و مفهومی است. نتایج این بررسی نشان می دهد نظریه معنابخشی دروین زیربنای نظریه معنابخشی سازمانی ویک است. معنابخشی دروین بیشتر بر فرد تاکید دارد و آن را امری درونی برای فرد تلقی می کند، درحالی که این موضوع در سال های اخیر و گسترش مطالعات، بیشتر بر فرایند معنابخشی، فارغ از فردی یا گروهی بودن آن تاکید شده است و ویک بیشتر به معنابخشی گروهی توجه کرده است.
استعارة مثلثی دروین با نظریه میلر منطبق است؛ زیرا فرد در ظرف زمان و فضا دچار شکاف اطلاعاتی شده است. به نوعی میلر در این نظریه معنابخشی، دو گروه از کاربران را (ناظران و کم اثرکنندگان) تشریح می کند. نظریه های معنابخشی روند حرکتی را از فردگرایی به جمع گرایی داشته اند و در این میان پژوهشگران دیگری نیز موقعیت های مختلف کاربران را که بر معنابخشی تاثیرگذارند، بررسی کرده و در آن حوزه ها نیز نظریه پردازی نموده اند.
ملخص الجهاز:
اگرچـه مشـارکت مسـتقیم تر نظریـۀ سال سوم ، شماره ١٢ زمستان ١٣٩٥ درویـن ، در سـایر مدل هـای رفتـار اطلاع یابی مربوط به «شـکاف » شـناختی فرد اسـت که ٣٢١٥٠٢ مربـوط بـه زمانـی می شـود کـه فـرد بـا یـک نیـاز اطلاعاتـی مواجه می شـود.
معنابخشی دروین از زمـان معرفـی نظریـۀ معنابخشـی به علـوم اطلاعات در سـال ١٩٧٦ زمـان زیادی طی شده اسـت و درویـن مطالعـات خود را دربـارة این نظریه پیوسـته روزآمد می سـازد و این نظریـه را تکمیـل می کنـد.
سال سوم ، شماره ١٢ علاوه بـر ایـن ، «ارائـۀ راهبردهـای مختلـف اطلاع یابـی بـه افـراد در مواجهـه بـا زمستان ١٣٩٥ اسـترس » و «تشـریح علـت تمایـل افراد بـه دریافت اطلاعات مبسـوط در بعضـی مواقع » ٣٢١٥٠٧ از نقاط قـوت ایـن نظریه اسـت .
ایـن اسـتعاره بـا نظریۀ میلـر منطبق اسـت چراکه فـرد در ظرف زمـان و فضـا دچار شـکاف اطلاعاتی شده اسـت ، امـا موقعیت وی متفاوت و «اسـترس زا» توصیـف شده اسـت کـه به نوعـی میلـر در نظریـۀ معنابخشـی دو گـروه از کاربـران را بـه «ناظـران » و «کم اثرکننـدگان » تقسـیم می کند.
معنابخشـی درویـن بیشـتر بـر فـرد تکیه می کنـد و آن را امـری درونی بـرای فرد تلقـی می نمایـد؛ درحالی کـه این موضوع در سـال های اخیر و گسـترش مطالعات بیشـتر سال سوم ، شماره ١٢ بـر فراینـد معنابخشـی فارغ از فردی یـا گروهی بودن آن تأکید شده اسـت و ویک بیشـتر زمستان ١٣٩٥ معنابخشـی گروهـی را مدنظـر قـرار داده اسـت .
A. (1993), "Comprehensive model of cancer- related information seeking applied to magazines", Human Communication Research, Vol. 19 No. 3, pp.