خلاصة:
بهرهگیری از تاویل ، از بارزترین شگردهای جریانهای انحرافی در موضوع مهدویت است ؛ چراکه تاویل راه سوء استفاده از نصوص دینی را به منظور توجیه عقاید فرقه ای برای آنان مـی - گشاید؛ به نحوی که می توانند خود را برای دین باوران تزیین کنند و مشـروعیت خـویش را بـه دیگران بنمایانند. شناخت ویژگی ها و شاخصه های تاویل در فرقه های انحرافی مهدویت ، زمینه فعالیت آنان را از بین خواهد برد و آسیب های این فرقه ها را کاهش خواهـد داد. ازایـن رو، ایـن پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی ، به شاخصه ها و ویژگـی هـای تـاویلات فرقـه هـای انحرافـی مهدویت می پردازد. برخی از ویژگی ها، مانند به کارگیری نصوص متشابه و ضعیف مربـوط بـه نصوص تاویل شده است و برخی دیگر، ویژگی های روشی تاویـل ، نظیـر جعـل و تحریـف در فرقه ها است . در دسته دیگر ویژگی های عملکردی تاویل گر، مانند ذوقگرایی ، ضدیت با نهاد روحانیت و طرح ادعاهای تدریجی در قالب تاویل ، مـورد اشـاره قـرار مـی گیـرد و در نهایـت شاخصه های تبلیغاتی تاویل ، مانند فضاسازی ایام ظهور برشمرده می شود.
Using “interpretation” is one of the most prominent techniques of the misled flaws in the subject of Mahdism; because the interpretation opens the way for abusing the religious texts in order to justify their sectarian beliefs; so that they can beautify themselves for the believers and show their legitimacy to others. Recognizing the characteristics and the indicators of the misinterpretation in the misled sects of Mahdism eliminates their field of activity and reduces the damages these sects do (to believers). Therefore، this research، by using a descriptive-analytic method، investigates the indicators and characteristics of the misinterpretations of these misled sects. Some of these features are such as the use of similar and weak texts related to the misinterpreted texts and some others are such as the features of the method of misinterpretation such as forgery and distortion in the sects. In the other category، the functional features of the interpreter such as taste-centralism، opposition to the theologian’s institution، the presentation of the gradual claims in the form of the interpretation are placed and ultimately، the advertising features of the misinterpretation، such as preparation of the desired atmosphere of the appearance days are mentioned.
ملخص الجهاز:
"جعل و تحریف در جهت تأویل نصوص دینی فرقه های انحرافی در جهت تأویل گرایی ، در برخی موارد از روایات جعلی بهره گرفتـه انـد؛ چراکه روایات جعلی چنان دارای قدرت تأویل و تطبیق است که با بسیاری از مصادیق قابـل انطباق بوده (جعفریان، ١٣٩١: ص٣٩) و در برخی موارد، فرقـه هـا خـود بـه جعـل روایـات و ساختن مفاهیم متناسب با مضامین مدعای فرقه روی آوردهاند؛ چنانکه بهاییـت (گلپایگـانی ، ٢٠٠١ و: ص ٥٣-٥٤) در جهت بهرهگیری از آیه اجل (اعراف : ٣٤) و آیـه ای کـه روز را نـزد خداوند هزار سال دانسته بود (حج : ٤٧)، به جعل شأن نزول برای آیات و در مواردی به جعـل علائم برای صحت ادعای مدعی مهدویت اقدام نمودهاند؛ نظیر نوشتن تفسیر سوره یوسف که علامتی بر مهدی بودن باب قلمداد شده است (اشراق خاوری، ١٣٢٨: ص٥٣).
از دیگر بسترهایی که تأویل فرقه را باعث می شود و در واقع بسـترهای دینـی بهـرهوری فرقه های انحرافی است ؛ وجود خلل در معنا پذیری برخی از روایات و یا جعلـی بـودن برخـی دیگر است که زمینه را برای سوءاستفاده جریانهای انحرافی فراهم نموده است ؛ مانند روایات متعددی که مفاد آن اثبات دوازده امـام از نسـل علـی ٧ یـا دوازده امـام از نسـل حضـرت محمد٦ است و لازمه آن اثبات سیزده امـام اسـت و فرقـه احمـد الحسـن از ایـن خلـل بیش ترین بهره را برده و این دسته از روایات را در جهت امامت خود به عنوان سیزدهمین نفر مورد تمسک قرار داده است (احمد، ١٤٣٣: ص٢٥-٧٧ و الزیدی، ١٤٢٦: ص ٢٨)."