خلاصة:
موضوع خیارات و اختیاراتی که متعاملین (خریدار و فروشنده) دارند یکی از بخشهای مهم فقهی است که
دامنه وسیعی را نیز شامل میشود که با بکارگیری صحیح این احکام، بسیاری از اختلافات موجود از بین
خواهد رفت. در این مجموعه، خیارات به طورکلی ومجمل و احکام مشترک خیارات به طور مشروح مورد
بررسی قرارگرفته است. خیارات از حقوق و قابل اسقاط است، این قاعده بادقت نظرحقوقدانان با اشکالات
فراوانی مواجه شده است. در تحقیق حاضربااستفاده ازروش توصیفی تحلیلی در صدد آن هست تا به این
سوال تحقیق پاسخ گوید که؛ آیا تمام خیارات در حقوق خصوصی ایران قابل فسخ اند؟ در مقابل سئوال
فوق فرضیه در نظر گرفته شده بیانگر آن است که ؛ به نظر می رسد اکثر خیارات در حقوق خصوصی ایران
وفقه اسلام قابل فسخ است. در پایان نتیجه تحقیق ما را به این نتیجه رهنمون ساخت که اکثر خیارات در
حقوق خصوصی ایران وفقه اسلام قابل فسخ اند.
ملخص الجهاز:
"در قانون مدنی ایران به پیروی از کتب فقهی یک نظریه عمومی برای خیارات ایجاد شده که در قوانین دیگر کشورها مانند نداردبا توجه به انواع خیارات و بررسی مبانی آنها احراز می گردد که دارای مبانی واحد ومشترکی نیستندلذا گاهی اختیار فسخ عقد لازم ناشی از اراده کارگزار و ایجاد کننده عقد است وگاهی قانونگذار اقدام به ایجاد حق برای طرفین عقد برای حفظ حقوق آنها در شرایط خاص نموده است لذا باید مبنای هر خیار را به طور جداگانه مورد بررسی قرار داده اما با این حال با استقرار درمبانی خیارات دو نتیجه مهم زیر به دست می آید.
برخی از عقد قرار داد ها در قانون معین شده است که برخی از این عقودها که به راحتی نمی توان آن را فسخ کرد این عقود را بیان کرده و به عبارت بهتر قانون مدنی ایران که در مبحث عقود، از حقوق اسلامی منبعث شده تحت شرایطی اختیار فسخ برای طرفین عقد پیش بینی کرده است که در اصلاح حقوقی به آنها خیار میگویند مانند خیار غبن ، خبار عیب ، خیار تدلیس ، خیار تبعض صفقه ، خیار تخلف شرط ، خیار رویت و تخلف وصف ، خیار تاخیر ثمن ، خیار شرط ، خیار حیوان ، خیار مجلس .
ماده ٣٩٩ قانون مدنی می گوید: «در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد» آن موجود تبعی که در ضمن عقد اصلی در نتیجه تلاقی اراده ی طرفین ابراز وجود می کند شرط خیار است و آن اختیار فسخ که درنتیجه ی این موجود اعتباری تبعی حاصل می شود، «خیار شرط » نامیده می شود."