خلاصة:
یکی از آموزه های مهم دین اسلام و مسیحیت، دعوت به همگرایی و نهی از تفرقه و جدایی بین پیروان آنهاست. علی رغم توصیه ها و هشدارهایی در این باره در متون مقدس این دو دین، فرقه هایی در بستر آنها شکل گرفتند. مسئله مهم در تحلیل و بررسی این فرقه ها، علت افتراق و انگیزه و ویژگی های عاملان آن است. این پژوهش با رویکرد مقایسه ای و به روش توصیفی ـ تحلیلی، به مسئله افتراق دینی و ویژگی های عاملان آن در قرآن و عهد جدید می پردازد. هر دو متن مقدس، نسبت به اختلاف و افتراق میان پیروان، هشدار می دهند. عهد جدید در این زمینه فقط درباره پیروان عیسی مسیح صحبت می کند. ولی قرآن کریم، از افتراق و تفرقه میان امت ها و پیروان پیامبران پیشین نیز خبر می دهد. هر دو متن مقدس در توصیف عاملان افتراق، از ضعف معنوی و رذیلت های اخلاقی آنان سخن می گویند. قرآن کریم از واژه «بغی» استفاده می کند. عهد جدید نیز آنها را بنده امیال و خواسته های نفسانی خود و فاقد بلوغ معنوی می داند. توجه و تاکید متون مقدس اسلام و مسیحیت بر این موضوع، بیانگر اهمیت و جایگاه تربیت معنوی و اخلاقی دین داران، در پیشگیری از اختلاف و تفرقه در دین است.
One of the important teachings of Islam and Christianity is calling their followers for cooperation and forbidding them from division. In spite of the repeated warnings which found in the sacred texts of these religions، some sects have taken form within them. The central point at issue here is the cause for the division and the motive and characteristics of those who provoke it. Using a descriptive-analytical method and a comparative approach، this study explores the issue of the division within religion and the characteristics of its promoters from the perspective of the Qur'an and the New Testament. Both sacred texts warn against the disagreement and division among their followers. The New Testament focuses only on the followers of Jesus Christ in this regard. But، the Holy Qur'an also warns the nations and the followers of the previous prophets. Regarding the features of the promoters of division، both sacred texts emphasize on their spiritual weaknesses and their involvement in vices. The Holy Quran uses the term "Bagi" as a distinctive feature of those who provoke division. The New Testament considers them as slaves of carnal desires and lacking spiritual maturity. The emphasis given by the sacred texts of Islam and Christianity to this issue indicates the importance of providing true believers with spiritual and moral education in order to prevent division within religion.
ملخص الجهاز:
"اهمیت و ضرورت این پژوهش، با توجه به فرقه گرایی و اختلافات درونی بین مذاهب، به عنوان یکی از چالش های مهم عصر حاضر، ضرورت شناخت علل و ویژگی های عاملان افتراق در پیشگیری از آن، تأکید دین اسلام و مسیحیت بر حفظ همگرایی و اجتناب از افتراق، محوریت متن مقدس در آموزه های اسلام و مسیحیت و اهمیت رویکرد مقایسه ای، در شناخت بهتر و همگرایی پیروان ادیان الهی روشن می شود.
مفسران قرآن در تفسیر این آیات، دربارۀ علت و انگیزۀ عاملان افتراق دینی، نظرات یکسانی دارند که برخی از آنها عبارتند از: علامه طباطبائی بر اساس این آیات، معتقد است: «یک عده از در ظلم و طغیان، خود دین را هم با اینکه اصول و معارفش روشن بود و حجت را بر آنان تمام کرده بود مایه اختلاف کردند»(طباطبائی، 1374، ج 2، ص 16).
بنابراین، با توجه به آیات مزبور و نظر مفسران درباره افتراق در دین این است که از دیدگاه قرآن، عاملان افتراق و اختلاف در دین به حقیقت دین علم داشتند و حجت بر آنها تمام شده بود، ولی به دلیل «بغی» و رذیلت های اخلاقی و با انگیزۀ پیروی از هوای نفس، آن را پنهان کردند و موجب افتراق و اختلاف شدند.
یکی دیگر از تفاوت های مهم بین دو متن در این زمینه، این است که قرآن کریم در توصیف افرادی که موجب افتراق و تفرقه می شوند، بر این نکته تأکید می کند که اختلاف افکنی آنها، ناشی از جهالت نیست، بلکه از روی آگاهی و علم به دلایل روشن و تعالیم حقیقی، موجب اختلاف شده اند."