خلاصة:
تا پیش از روزگار صفویه عوامل متعدّدی نظیر مجادلات دامنهدار اشاعره و معتزلیان و شکست طرفداران خرد در مقابل اشعریان خردگریز، غلبة اقوام بیگانه بر ایران، اشاعة نظام خانقاهی، تأسیس نظامیهها و سیاستهای خردستیز حاکمیّتها موجب شده بود عقل و دانشهای مرتبط با آن در جامعه ایرانی یکسو و واپس نهاده شود. بازتاب این تفکّر در ادبیّات فارسی، در هیئت نفی و مذمّت خرد و ترجیح عشق بر آن، با بسامد زیاد دیده میشود.
جلوة بیشتر این موضوع سنّتی و دیرینه در آثار صائب و همنسلان او قابل تأمّل است. برخی از دلایل مهمّ توجّه صائب و سرایندگان معاصر وی به موضوع تعطیلی خرد و نکوهش آن در شعر بدین ترتیب است: تقلید و تأثیرپذیری از نمونههای به تثبیت رسیده در آثار قدما؛ بعضی از اقتضائات و ظرفیّتهای مهمّ سبک هندی نظیر مضمونپردازی، اسلوب معادله(روابط تناظری) و ایجاد تناسب و برقراری روابط شگفتانگیز و حیرتافزا میان واژگان در شعرو تأثیرپذیری از جریانات حاکم بر اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه بویژه غلبة علمای اخباری و اهل حدیث بر حکماء و فلاسفه. این نوشته نشان میدهد که در اشعار صائب، خردگریزی با بسامد بالا و به گونههای متعدّدی جلوه یافته است که از آن میان به برتری عشق بر عقل، ترجیح جنون و شراب و مستی بر تعقّل و هوشیاری، تسلیم عقل در مقابل حسن و جمال یار، مذمّت خرد، پرهیز از علوم رسمی و نفی موشکافی و ردّ فلسفه و براهین منطقی میتوان اشاره کرد. همچنین این پژوهش به تحلیل علل و موجبات تحقیر خرد در دیوان صائب و جلوههای گوناگون آن میپردازد.
Anvari was a famous poet and scholar of the sixth century whose Divan contains the knowledge of his time. He as the great poet of Abivard had a high level of knowledge in a number of areas including traditional and intellectual sciences and has repeatedly mentioned his own knowledge of the time. He has paid special attention to his knowledge of mineralogy to present his new images of this area in his Divan. Khaghani as another great poet can be considered with the same amount of knowledge. Considering the knowledge of Anvari about jewels and mineral، we mainly refer to these issues in Anvar's Divan in terms of traditional knowledge about minerals، metals، pseudo-metals and hydrocarbons. At first، Anvari's ideas about each mineral and the language he has used to describe them have been explained، and then the beliefs of old masters of that time have been reviewed. The main aim has been to compare his views with the oldest and most authoritative books available from that era to prove what Anvari has speculated and declared about mineral is not just for the matter of rhetoric. Rather it shows his knowledge of the mineralogy of the time which has been reflected in his poetic language. It goes without saying that modern view of the mineralogy partially contradicts the traditional understanding of Anvari's knowledge of the issue. Around forty cases of his numerations about minerals have been extracted which have been explained based on the modern mineralogy sources available to the authors.
ملخص الجهاز:
"صائب بنا به دلایلی نظیر به وجود آمدن عقلای واقعی از میکده ها، واقع شدن دنیای واقعی و آرمانی در عالم آب ۹، گشایش طبع اهل سخن از رهگذر باده خواری ، زبان بندی شراب و هرزه درآیی عقل ، آگاهی از رموز سخن از طریق شراب و پرهیز از مصلحت اندیشی ، شراب را بر عقل ترجیح می دهد و مانند عناوین پیشین ، هم الگو- برداری وی از نمونه های تثبیت شده در ادبیات فارسی و هم مضمون پردازی و ایجاد روابط تناظری زیبا و پیچیده برای ایجاد حیرت و شگفتی در مخاطب موجب می شود که به طور چشم گیری به انکار خرد بپردازد: / باده می باید که باشد، عقل گو هرگز مباش در کدوی سـر خـرد کم بـه که در مینا شراب (۸۸۰-۱۳) بـرو ای عقــل ، کله گوشة همت مشکــن کاین قیامی است که بر قامت رعنای می است (۱۵۷۴-۸) هـر مصلحت عقل کم از کوه غمی نیست کـو رطل گـرانی کـه سبک سـار نشینم ؟ (۵۹۳۱-۳) ساغری لبـریز کن از بادة اندیشه سوز هرکـه دعوای خردمندی کنـد دیوانه کـن (۶۰۹۶-۶) ٢-٥- خم و افلاطون صائب در مقام رد و انکار خرد، مضمون های فراوانی را دربارة ارتباط خم و شراب و خشت و ساقی با افلاطون آفریده است ، که پیش از او نیز در ادب فارسی سابقه دارد: جـز فلاطون خم نشین شـراب سر حکمت به ما که گوید باز (حافظ ، ۱۳۸۸، ص ۲۵۴) اشاره به سوانح زندگانی افلاطون یکی از تلمیحات بارز شعر صائب است که در آن ضمن مخالف خوانی و دخل و تصرف در تلمیح ، خلط و اقتباس هم رخ داده است ."