خلاصة:
در قرن نوزدهم میلادی/سیزدهم قمری، توسعۀ اقتصاد بینالمللی و رشد مناسبات سرمایهداری در ایران، حوزههای اقتصادی و اجتماعی کشور را تاحدودی از تحولات غرب و نظام جهانی متأثر کرد. وابستگی به نیازهای بازار جهانی، موجب رشد کشاورزی تجاری و صادرات مواد خام شد. سودآوری فروش فرآوردههای کشاورزی تجاری، باعث اهمیتیافتن زمین و ملکداری و گرایش طبقات مختلف به زمینداری شد. در این پژوهش تلاش میشود تا با روش توصیفیتحلیلی و با بهرهگیری از اسناد آرشیوی، تأثیر تجاریشدن کشاورزی، در جایگاه یکی از علتهای رشد مالکیت خصوصی در ایالات شمالی ایران در دورۀ قاجار، بررسی شود؛ همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که رشد مناسبات اربابی بر زندگی کشاورزان این منطقه چه تأثیری گذاشت؟ پس از بررسی و تحلیل دادهها و اسناد، این نتیجه حاصل شد که با تجاریشدن کشاورزی عدهای از طبقات غیرزمیندار جامعه، اعم از تاجران و دولتمردان و حتی اتباع خارجی، به سرمایهگذاری در اراضی مازندران و گیلان گرایش پیدا کردند. با ورود این افراد به طبقۀ ملاک جامعه، مالکیت خصوصی رشد کرد و بهدنبالآن، بسیاری از کشاورزان بومی بیزمین شدند. با گسترش مناسبات اربابرعیتی، مالکان جدید این قدرت را یافتند تا در امور زراعی، تجاری، مالکیت منابع آبی و مالیات اراضی دخالت کنند و ضمن آزار و اذیت کشاورزان و استثمار آنان، فضای ناامن و آشفتهای را در ایالتهای شمالی ایجاد کنند.
The development of the international economy and the growth of capitalist relations in Iran have affected economic and social spheres of the country which are، to some extent، influenced by the developments in the west and the global system in the nineteenth century. Dependence on the needs of the global market led to the growth of commercial agriculture and the export of raw materials. The profitability of the sale of commercial agricultural products led to the importance of land and owner of a property، and the tendency of different classes to land. In this research، we try to use descriptive-analytical method and archival documents، while studying the impact of commercialization of agriculture as one of the reasons for the growth of private property in the northern states of Iran during the Qajar period. The study seek to answer the question that “What is the effect of the development of the relations of mastery in the lives of farmers in this area?”. After reviewing and analyzing data and documents، it was concluded that commercialization of agriculture leads to the tendency of some classlessness of society، including traders، state officials and even foreigners to invest in the lands of Mazandaran and Guilan. By entering these individuals into the owner class of society، private property grew and as a result، many native farmers were without land. These new owners، with the expansion of master-farming relations، found this power to intervene in the field of agriculture، commercial properties، ownership of water resources water resources and land taxes، and to harass farmers and exploit them to create a turbulent atmosphere in northern states.
ملخص الجهاز:
در این پژوهش تلاش میشود تا با روش توصیفیتحلیلی و با بهرهگیری از اسناد آرشیوی، تأثیر تجاریشدن کشاورزی، در جایگاه یکی از علتهای رشد مالکیت خصوصی در ایالات شمالی ایران در دورۀ قاجار، بررسی شود؛ همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که رشد مناسبات اربابی بر زندگی کشاورزان این منطقه چه تأثیری گذاشت؟ پس از بررسی و تحلیل دادهها و اسناد، این نتیجه حاصل شد که با تجاریشدن کشاورزی عدهای از طبقات غیرزمیندار جامعه، اعم از تاجران و دولتمردان و حتی اتباع خارجی، به سرمایهگذاری در اراضی مازندران و گیلان گرایش پیدا کردند.
در بحث پیشینۀ پژوهش باید گفت که دربارۀ وضعیت روستاییان، زمینداری و کشاورزی تجاری در دورۀ قاجار کتابها و مقالههای متعددی نگاشته شده است و هرکدام از دیدگاه خاصی این مسائل را بررسی کردهاند؛ برای نمونه کتاب مقاومتشکننده از جان فوران که با استفاده از نظرﻳﮥ توﺳﻌﮥ وابسته، نظام جهانی و شیوۀ تولید دربارﮤ تحولات اقتصادی و اجتماعی ایران از صفویه تا انقلاب1357ش پژوهش کرده است و اطلاعات ارزنده و مفیدی را در اختیار ما قرار داده است؛ اما در باب رشد مناسبات اربابی و تأثیر آن بر زندگی روستاییان، اطلاعات گذرایی را ارائه کرده است.
4. اختلاف در تقسیم آب و آبیاری مزارع: حضور مالکان جدید مشکلات بسیاری را در زمینۀ آبیاری مزارع به وجود آورد؛ زیرا آنها با بستن آب روی سایر کشاورزان، از این امر در قالب اهرم فشاری برای رسیدن به خواستههای خود استفاده میکردند؛ برای نمونه تجارتخانۀ تومانیانس در سال 1335ق/1916م، آب را بر اراضی کشاورزان بست و باعث اعتراض و تحصن روستاییان شد (سازمان اسناد ملی ایران، سند شماره1081/293).