خلاصة:
تغییرات آب و هوایی که از دورههای گذشته نیز وجود داشته، در چند دهه اخیر بهدلیل شدت گرفتن آن در نتیجه فعالیتهای بشری نگرانیهایی را در سطح جهانی بوجود آورده و تاثیرات فراوانی بر تولیدات کشاورزی در سراسر جهان داشته است. متغیرهای اقلیمی در این پژوهش انتشار سالانه CO2 و مجموع بارش سالانه ایران میباشد و متغیرهای سطح زیرکشت و مقدار بذر مصرفی بههمراه سرمایه ثابت در ماشینآلات بهعنوان شاخصی از فناوری، انتخاب شده است. دادهها به صورت سالانه و برای یک دوره 50 ساله است که با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی برآورد شده است. نتایج نشان دادند که هم درکوتاهمدت و هم در بلندمدت متغیرهای اقلیمی به همراه سطح زیر کشت رابطهای مثبت و معنیدار با تولید گندم داشته و متغیرهای بذر و سرمایه ثابت در ماشینآلات معنیدار نشده است. همچنین، ضریب متغیرهای اقلیمی CO2 و بارش در بلندمدت، 38/ 0 و 21/ 0 و در کوتاهمدت، 22/ 0 و 12/ 0 بدست آمده بدین معنی که در بلندمدت با افزایش یک درصد در متغیرهای اقلیمی با فرض ثابت بودن سایر شرایط، کمتر از یک درصد به ترتیب 38/ 0 و 21/ 0 درصد بر مقدار تولید گندم افزوده میشود که در کوتاهمدت نیز دارای تفسیری مشابه میباشد.
limate Change from previous period exists، in recent decades، due to the intensification of human activities have created international concern and its effect on agricultural production worldwide. Annual emissions of CO2 and annual precipitation in Iran were selected as indicators of climate change. and amount of cultivation ،seeding and fixed investment in machinery were selected as indicators of technology. Data on an annual basis and for a period of 50 years were used. For this objective، Distributed Lag Model Autoregresive (ARDL) is estimated. The results showed that both short-term and long-term climate change has a positive and significant effect with the cultivation of wheat production and fixed capital in machinery and seeding was not significant. The coefficients of CO2 and rainfall in the long-term were 0.38 and 0.21 and in the shorttern were 0.22 and 0.12 respectively which means that in the long run by increasing the rate of climate change wheat production increases by.0.38 and 0.21 percent.
ملخص الجهاز:
"در ایران در ارتباط با اثرات تغییر اقلیم بر تولیدات محصولات کشاورزی مطالعاتی انجام شده که برخی از آن به شرح زیر میباشد: کوچکی و نصیری (١٣٨٧) به بررسی تأثیر تغییر اقلیم همراه با افزایش غلظت CO٢ بر عملکرد گندم در ایران پرداختند و به این نتیجه رسیدند که اگر چه غلظت CO٢ تأثیر منفی افزایش درجه حرارت را تا حدودی تعدیل میکند، ولی در شرایط اقلیمی سال هدف، عملکرد گندم آبی در مناطق گوناگون تولید در محدودهای بین ١٤ تا ٢١ درصد کاهش خواهد یافت .
از آنجایی که گندم مهم ترین محصول استراتژیک زراعی کشور میباشد، این پژوهش به بررسی اثرات اقلیمی شامل مجموع بارش سالانه و انتشار سالانه گاز CO٢ (با توجه به نقش دوگانه CO٢) بر تولید این محصول در ایران به همراه متغیرهای سطح زیرکشت و مقدار بذر مصرفی و سرمایه ثابت در ماشین آلات بخش کشاورزی (به عنوان یک شاخص فناوری) طی یک دوره ٥٠ ساله میپردازد.
نتایج بلندمدت و کوتاهمدت این مدل نشان دادند که بین هر دو متغیرهای اقلیمی (انتشار سالانه CO٢ و مجموع بارش سالانه ) و سطح زیرکشت با تولید گندم یک رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و متغیرهای بذر مصرفی و سرمایه ثابت در ماشین الات بخش کشاورزی که به عنوان یک شاخص فناوری در نظر گرفته شد، معنیدار نشده است که چان چوآ و همکاران (٢٠١٤) نیز در پژوهش خود به چنین نتیجه ای دست یافتند که میتواند نشاندهنده عدم مکانیزاسیون کشاورزی و یا ناکارآمدی در استفاده از ماشین آلات کشاورزی ایران باشد."