خلاصة:
جنبش توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی و یارانش یکی از مهترین جریانات سیاسی – مذهبی در تاریخ اسلام بعد از نهضت عاشورا است که جهت انتقام از قاتلان امام حسین انجام گرفت. این جنبش شیعی از ابعاد اجتماعی مورد توجه تاریخنگاران مدرن عرب از جمله ابراهیم بیضون قرار گرفته است. ایدئولوژی اصلی جنبش توابین توبه و پشیمانی بدلیل عدم همراهی با امام حسین در واقعه عاشوراست. نهضت توابین علاوه بر مبانی و اصول مذهبی دارای ابعاد سیاسی تشکیل حکومت علوی بود، که نظریه خروج آنها بر ضد حاکم ظالم زمینه ساز قیامهای بعدی شیعه بر ضد نظامهای اموی و عباسی شد. بررسی و واکاوی نهضت توابین از دیدگاه ابراهیم بیضون با روش تحلیلی-تفسیری، مساله اصلی پژوهش حاضر را تشکیل میدهد.
ملخص الجهاز:
"بررسی نهضت توابین ازدیدگاه ابراهیم بیضون حمیده عموری 1 فاطمه جان احمدی 2 چکیده جنبش توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی و یارانش یکی از مهترین جریانات سیاسی – مذهبی در تاریخ اسلام بعد از نهضت عاشورا است که جهت انتقام از قاتلان امام حسین انجام گرفت.
حسین بعد از بررسی شرایط اجتماعی-سیاسی عراق و آمادگی دعوت کنندگان به قیام، نهضت خود را در جهت مبارزه با ظلم وستم که همان حکومت یزید بود، شروع کرد.
قبیله یمانی که، سلیمان و یارانش منتسب به آن هستند، قبل از اسلام زیر نفوذ ساسانیان حکومت را تجربه کردند، بنابراین نظریه الهی خلافت در نزد توابین متأثراز ارزشها و باورهای فره ایزدی ساسانیان است، زیرا در زمان توابین، نظریه الهی تشیع هنوز تئوریزه نشده بود.
سلیمان در جزیره به سازماندهی لشکرش پرداخت، و طرح های لشکری برای مواجه شدن با لشکر اموی ترتیب داد، و آنها را ازلحاظ معنوی در جو و فضای جنگ قرار داد، و این در واقع تحلیل نظریه خروج آنهاست که اساس آن توبه و غفران بوده است، وی توضیح دادکه اگر ضربه خورد، فرماندهی پس از او به مسیب و سپس عبدالله بن وال تا پنجمین فرمانده پیش رفت که رفاعه بن شداد بود.
اشتباه بزرگ سیاسی که توابین مرتکب شدند، عدم پذیرش جنگ با قاتلان امام حسین (ع) در کوفه بدلیل ملاحظات قومی و قبیله ای، برخورد احساساتی و تفکر سطحی و عدم برنامه ریزی صحیح برای قیام، دفاع و تشویق آل زبیر نسبت به خروج سلیمان از کوفه و جنگ با شامیان بود."